فراموش شده را به
يادشان آورد و اخبار و عبرت گذشتگان را بر ايشان بازگويد، وا نگذاشت، كتاب را
راهنماى آنها قرار داد و ادلّه قاطع و براهين قانع كنندهاى كه در قرآن آمده است
استدلال كرد و نظام امورشان را توضيح داد و آنها را به مبدأ و معاد متوجّه ساخت.
قضيه
منفصلهاى كه در كلام فوق الذكر آمده است قضيّه منفصله مانعة الخلو است [1].
(1863- 1853)
فرموده
است: رسل لا تقصّر بهم قلّة عددهم و لا كثرة المكذّبين لهم
سخن امام (ع)
اشاره به اين است كه هر چند عدد انبيا نسبت به جمعيّت اندك است و تعداد تكذيب
كنندگان فراوان، همچنان كه هر پيامبرى كه در ميان امّتى مبعوث شد گروهى با او به
مخالفت برخاسته، دشمنى كرده و سخن او را تكذيب كردند ولى هيچ يك از اين تكذيبها
قصورى در اداى تكليف به وجود نياورد و از اقدام براى ارشاد مردم به آنچه مصلحت
معاش و معادشان بود و در عين حال ناخوشايند بود باز نداشت. بلكه هر يك به تنهايى
بپا خواست و مردم را به طاعت پروردگار دعوت كرد و در پيكار با دشمنان دين متحمل
رنجهاى بىشمارى شد. و دعوت خداوند را با عنايت و توجّه او در اطراف زمين نشر داد،
تا اين كه آثار دين محفوظ و سنّتهاى الهى استوار گرديد تا زمانى كه حكمت الهى
اقتضا كرد به جاى پيامبر قبلى پيامبر بعدى مبعوث شود. در اين باره خداوند متعال
مىفرمايد: رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ
لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ[2].
[1]
منفصله مانعة الخلو قضيهاى است كه در طرف تصور قابل اجتماعاند، چنان كه گفته شود
زيد در دريا نيست يا غرق نمىشود ممكن نيست زيد در دريا نباشد و غرق شود ولى ممكن
است كه در دريا باشد و غرق نشود در اين جا منظور اين است كه بدون پيامبر و كتاب
هدايت ممكن نيست.- م.
[2] سوره
نساء (4): آيه (165): پيامبرانى كه بشارت دهنده و بيم دهنده بودند فرستاديم تا
مردم را بر خدا حجّتى نباشد.