فرشتگان طواف كننده
اطراف عرش باشد. در تفسير اين كلام امام (ع) گفتهاند:
منظور
فرشتگانى هستند كه براى اداى عبادت به صف ايستادهاند چنان كه خداوند متعال از
آنها چنين خبر داده است: وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ.
تحقيق و
توضيح اين كه هر يك از انواع فرشتگان داراى مرتبه معيّنى از كمال مىباشند كه به
آن درجات اختصاص يافتهاند و از حالتى كه دارند تغيير وضع نمىدهند و اين شباهت به
صفهاى منظّمى دارد كه تغيير نمىكند. از چيزهايى كه تأييد مىكند منظور از فرشتگان
صفّ، طواف كنندگان اطراف عرش مىباشد مطلبى است كه در خبر آمده است و آن اين كه در
اطراف عرش هفتاد هزار صف از فرشتگان تشكيل شده كه دستهايشان را بر شانه نهاده و
صدايشان به تكبير و تهليل بلند است و در پشت سر آنها صد هزار صف ديگر از فرشتگان
است كه دست راستشان را بر دست چپشان نهاده و تسبيح مىگويند.
احتمال دارد
مقصود امام (ع) كه فرمود: و مسبّحون، فرشتگان در صفّ و غير آنها باشند و او عاطفه
در و مسبّحون هر چند اقتضا دارد كه مسبّحون غير از فرشتگان در صفّ باشد، ولى اين
مقدار مغايرت در اين جا حاصل است، زيرا آنها كه تسبيح مىگويند از جهت اين كه
تسبيحگو هستند از فرشتگان اهل صف جدا محسوب مىشوند. بدين لحاظ جايز است كه
فرشتگان را به دو نوع تقسيم كرده و بعضى را بر بعضى عطف بگيريم. اين جامعيت را كه
به لحاظى صافّون و به لحاظى مسبّحون باشند، سخن حق تعالى تأييد مىكند وقتى كه از
قول فرشتگان مىفرمايد: وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ إِنَّا لَنَحْنُ. و احتمال
دارد مسبحون نوعى يا انواعى ديگر از فرشتگان آسمانها باشند.
منظور امام
(ع) از اين سخن كه فرمود: «دستهاى از فرشتگان ساجداند و ركوع انجام نمىدهند و
دستهاى راكعند و از ركوع بلند نمىشوند و گروهى صفّ ايستادهاند و صف را به هم
نمىزنند و دستهاى تسبيح گويند و از تسبيح گفتن