شاعر در اين
شعر به همه اوصاف برق و معانى آن جز كيفيّتى كه چشم از انبساط و انقباض مىبيند
توجّه نكرده است. و سپس به اوصاف حركت به دقّت نگريسته است تا ببيند كدام صفت
شباهت بيشترى دارد به آنچه كه قرائت كننده انجام مىدهد. مشابهت را در باز و بسته
شدن بهتر يافته است. حسن تشبيه در شعر بدان جهت نيست كه شاعر جمع بين مختلفين (باز
و بسته شدن) كرده است، بلكه به دليل موافقتى است كه در جهت تشبيه ميان كيفيّت برق و
باز و بسته شدن كتاب و انطباق كامل در اتّفاق و اختلاف بين آن دو موجود است
مىباشد و از چيزهايى كه در جامعيّت بين دو مختلف مناسبت دارد. گفته شاعر عرب است
كه چيزى را علّت ضدّ آن قرار داده است:
هر گاه فايده
تشبيه به مشبّه برگردد به دو صورت زير تقسيم مىشود:
[1]
گويا جهش برق مانند كتاب مورد مطالعه است كه گاهى باز و گاهى بسته مىشود.
[2] بد
رفتارى تو مرا از بردگى آزاد كرد و روشن است كه چه بر من مىگذرد بنا بر اين من
بنده بديهاى تو شدم و چه خوب است چنين بديى از ناحيه من براى اشخاص ديگر