أى برادر كلب نيست آن چه كه خبر دادم من
از آن علم غيب، و جز از اين نيست كه آن آموختنى است از صاحب علم يعنى حضرت
رسالتمآب 6، و غير از اين است كه علم غيب علم بوقت
قيامت است و به آن چه كه خداوند تبارك و تعالى تعداد فرمود آنرا با كلام معجز نظام
خود كه فرموده: إنّ اللّه عنده علم السّاعة و ينزّل الغيث و يعلم ما في الأرحام تا
آخر آيه، يعنى بدرستى خداوند عالم در نزد اوست علم قيامت، و فرو مىفرستد باران
را، و ميداند آن چه كه در رحم مادران است، پس ميداند حق تعالى آنچه كه در رحمها
است از مذكّر يا مؤنّث و زشت يا خوب و صاحب سخاوت و بخيل و صاحب شقاوت يا سعادت
را، و آن كسى را كه باشد در آتش دوزخ سوزان، و در بهشت عنبر سرشت رفيق پيغمبران،
پس اين است علم غيب كه نمىداند او را هيچكس جز خدا و آنچه كه غير از اين است پس
علمى است كه تعليم فرموده آنرا خداوند متعال پيغمبر خود، پس تعليم فرمود پيغمبر
سلام اللّه عليه بمن آنرا، و دعا كرده در حقّ من باين كه نگه دارد آن علم را سينه
من، و ضبط كند آنرا قلب من، و اللّه أعلم بالصّواب.
و من خطبة
له 7 في ذكر المكائيل و الموازين و هى المأة و التاسعة و العشرون من
المختار فى باب الخطب
عباد اللّه
إنّكم و ما تأملون من هذه الدّنيا أثوياء مؤجّلون، و مدينون مقتضون، أجل منقوص، و
عمل محفوظ، فربّ دائب مضيّع، و ربّ كادح خاسر، و قد أصبحتم في زمن لا يزداد الخير
فيه إلّا إدبارا، و الشّرّ فيه إلّا إقبالا، و الشّيطان في هلاك النّاس إلّا طمعا،
فهذا أوان قويت عدّته، و عمّت مكيدته، و أمكنت فريسته، اضرب