شما را بنعمتهاى تامه كامله و عطاياى
جليله عاليه، و ترساند شما را با حجت هاى واضحه بالغه و شمرد شما را شمردنى و
تعيين نمود از براى شما مدتهاى أعمار در مقرّ امتحان و اختبار و در سراى اعتبار.
شما امتحان
شدگانيد در دار فانى و حساب كرده شدگانيد در آن بنعمتها و زندگانى، پس بدرستى
دنيا ناصاف است محلّ آبخوردن آن گل آلود است محلّ آب برداشتن آن تعجب مىآورد در
نظر جاهلان تماشاگاه آن و هلاك مىسازد محل آزمايش آن در وقت التذاذ بلذات آن، و
آن فريبنده است تغيير يابنده، و صاحب حسن است فرو رونده، و سايهاي است زائل شونده
و تكيه گاهى است ميل نمايند.
تا زمانى كه
انس گيرد بأو نفرت كننده از او و خواطر جمع شود بأو انكار كننده او، بر جهد بپاهاي
خود كه بيندازد او را بر زمين مذلت، و شكار كند او را بدامهاي خود تا گرفتار شود
به مشقت و محنت، و برساند باو تيرهاي مرگ و هلاكت در حالتى كه كشنده باشد او را
بضيق و تنگى خوابگاه و وحشت بازگشت و به مشاهده كردن جاى جزا و ثواب كردار.
و همچنين است
حال پس آيندگان بعد از پيش رفتگان و رحلت نمايندگان نه امساك مىكند مرگ از
استيصال نمودن، و نه باز مىايستند باقى ماندگان از جرم و گناه كردن، بلكه اقتدا
مىكنند بر مثال گذشتگان و مىگذرند پياپى تا بغايت نهايت كه عبارتست از موت و
عاقبت امر كه عبارتست از فنا و فوت.
الفصل
الثالث
حتّى إذا
تصرّمت الامور، و تقضّت الدّهور، و أزف النّشور، أخرجهم من ضرائح القبور، و أوكار الطّيور،
و أوجرة السّباع، و مطارح المهالك، سراعا إلى أمره، مهطعين إلى معاده، رعيلا
صموتا،