هو يقول: و اللّه ما كذبت و لا كذبت فاذا
حزير[1] ماء عند موضع دالبة، فقال:
فتّش هذا،
ففتشته فاذا قتيل قد صار في الماء و اذا رجله في يدي فجذ بتها، و قلت هذه رجل
انسان فنزل عن البغلة مسرعا فجذب الرجل الاخرى و جررناه حتّى صار على التّراب،
فاذا هو المخدج فكبرّ عليّ بأعلى صوته ثمّ سجد فكبّر النّاس كلّهم هذا.
و بقيّة
الكلام في اقتصاص وقعة الخوارج تأتى إن شاء اللّه عند شرح بعض الخطب الآتية
المسوقة لهذا الغرض و اللّه الموفق و المعين.
الترجمة
از جمله خطب
شريفة آن سرور أولياء عليه و آله آلاف التّحية و الثّناست در ترسانيدن أهل نهروان
كه مىفرمايد:
پس من
ترساننده شما هستم از اين كه صباح نمائيد جان داده و افتاده در اثناى اين جوى و در
زمينهاى هموار اين كودال در حالتى كه هيچ حجة شرعيّه نبوده باشد شما را از جانب
پروردگار خود در خروج و نه برهان عقلى باشد با شما در ارتكاب اين امر، بتحقيق كه
متحير و سرگشته ساخت يا اين كه بورطه هلاكت انداخت شما را دنياى فانى و در حباله و
دام واقع نمود شما را قضا و قدر ربانى و بتحقيق كه بودم نهى كردم شما را از اين
حكومت حكمين پس ابا و امتناع كرديد بر من مثل ابا كردن مخالفان و شكنندگان پيمان
تا اين كه صرف نمودم راى خود را بميل و خواهش شما و حال آنكه شما جماعتى هستيد سبك
مغز و شوريده عقل نياوردم من بشما حادثه و داهيه را پدر مباد شما را، و اراده
نكردم در حقّ شما شر و ضرر را بلكه جزاى سوء تدبير خودتان است كه مىبريد.