لى إلّا قاتلي: انظروا إذا أنا متّ من
ضربته هذه فاضربوه ضربة بضربة و لا يمثل بالرّجل فاني سمعت رسول اللّه 6 يقول: إياكم و المثلة و لو بالكلب العقور.
و في الكافي
باسناده عن إسحاق بن عمّار قال قلت لأبي عبد اللّه 7 إنّ اللّه يقول في
كتابه:
وَ مَنْ
قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ ما هذا
الاسراف الذي نهى اللّه عنه؟ قال: نهى أن يقتل غير القاتل أو يمثّل بالقاتل
الحديث، و الأخبار في هذا الباب كثيرة، و لعلّنا نشير إلى بعضها عند شرح الوصية
الآتية إن ساعدنا التّوفيق إن شاء اللّه.
الترجمة
و شهادت
مىدهم باين كه نيست هيچ معبودى بجز ذاتى كه مستجمع است جميع صفات كماليه را در
حالتى كه منفرد است در صفات و در حالتى كه شريك نباشد او را در افعال و مصنوعات،
شهادتى كه آزموده شده باشد اخلاص او و اعتقاد كرده باشد خاص و خالص او، هم چنان
شهادتى كه تمسك مىكنيم به آن هميشه مادامى كه باقى گذاشته است خداوند سبحانه ما
را در دار دنيا ذخيره مىسازيم آنرا بجهت هولهائى كه ملاقات ميكند ما را در دار
اخرى، پس بتحقيق آن شهادت عقيده ايمان است كه بايد مؤمن عقد قلب به آن نمايد و جدّ
و جهد در آن بجا آورد و اوّل احسان است و يا اين كه گشاينده نعمتهاى ابدى و فيوضات
سرمدى است و خشنود كننده خداوند رحيم است و طرد كننده شيطان رجيم، و شهادت مىدهم
به اين كه محمّد بن عبد اللّه صلوات اللّه و سلامه عليه و آله بنده پسنديده خداست
و پيغمبر فرستاده او، و در حالتى كه فرستاده او را با دين و شريعتى كه مشهور است و
با علم نبوتى كه مأثور است يعنى اختيار شده بر ساير دينها يا اين كه نقل مىشود
از قرنها بقرنها، و با كتابى كه نوشته شده است بر صحايف و اوراق و بر