متجدّدة
(تتتابع عليهم) و في كلّ واحدة من الآيات المذكورة دلالة على
أنّ للعالم صانعا قادرا يفعل فيه ما يشاء و يحكم ما يريد، لا رادّ لقضائه و لا
دافع عن بلائه.
الترجمة
پس فرو
فرستاد او را بسراى محنت و امتحان و بخانه تناسل نسل و زائيدن اولاد، و برگزيد او
سبحانه از اولاد او پيغمبران را در حالتى كه اخذ فرمود بر ابلاغ وحى عهد و پيمان
ايشان را، و بر رساندن رسالت أمانت آنها را در حينى كه تبديل كردند بيشتر خلايق
پيمان خدا را كه بسوى ايشان است، پس جاهل و نادان شدند حقّ او را و فرا گرفتند
شريكان و أمثال مر او را، و برگردانيدند ايشان را شياطين از شناخت او، و بريدند
ايشان را از پرستش او، پس مبعوث و برانگيخته فرمود در ميان ايشان فرستادگان خود
را، و پى در پى فرستاد بسوى ايشان پيغمبران خود را، تا طلب أدا كنند از ايشان عهد
فطرت و پيمان خلقت خود را كه مخلوق شده بودند بر آن كه عبارتست از توحيد و معرفت،
و تا اين كه ياد آورى نمايند ايشان را نعمتهاى فراموش شده او را و اتمام حجت بكنند
بر ايشان با تبليغ و رساندن أحكام، و برانگيزانند از براى ايشان دفينههاى عقلها و
خزاين فهمها، و بنمايند ايشان را علامات قدرت خداوندى را كه آن امارات قدرت
عبارتست از آسمانى كه در بالاى ايشان برافراشته و فراشي است كه در زير آنها
نگاهداشته، و معيشتهائى است كه زنده مىدارد ايشان را، و اجلهائى كه فانى مىسازد
ايشان را، و بيماريهائى كه پير فانى مىگرداند ايشان را، و مصيبتهائيكه پى در پى
مىآيد بر ايشان.