أمّا بعد بهترين مردم در نزد خدا آن كسى است كه بطاعت او- خواه در
آنچه آنكه به سود او است و خواه در آنچه كه بزيان او است- عمل كنندهتر باشد، و به
گفتار حق اگر چه براى او ناگوار و تلخ باشد گوياتر؛ آگاه باش كه آسمانها و زمين
بحق و عدل براى بندگان برپا است، پس مطابق انديشهات كردار داشته باش، و با همه
يكسان باش، و راه راست پيش گير، و بدانكه بصره فرودگاه شيطان و جاى نشانيدن درخت
فتنه است پس أهل آن را وعده باحسان و نيكى ده- يعنى با آنان احسان و نيكى كن و به
بخشش و دستگيرى آنانرا دلشاد دار- و گره بيم از دلشان بگشا.
بمن خبر رسيد
كه با بني تميم پلنگخوئى و درشتى روا مىدارى با اين كه بني تميم كسانى هستند كه
ستارهاى از ايشان غروب نكرد مگر اين كه ديگرى از ايشان طلوع كرد- يعنى آنان هميشه
داراى بزرگى پيشوا و از أهل شرف و كرامت بودند- و كسى بر ايشان چه در زمان جاهليت
و چه در زمان اسلام سبقت نگرفته كه به كينهتوزى و خشم گرفتن و دشمنى بر آنان سخت
گيرد و درشتى كند (يعنى آنان مردم شجاعت و حميّت و قوّت و نبرد بودند)، و ايشان را
با ما رحامتى پيوسته و خويشى خاصّى است (جدّ أعلاى بني هاشم و بني تميم الياس بن
مضر است- و ديگر اين كه أمير 7 با بني تميم رحامت بمصاهرت داشت) كه به
صله رحم پاداش خوب يابيم و به قطع آن كيفر بد؛ پس اى أبو العبّاس- خدا رحمتت كند-
در نيك و بدى كه از دست و زبانت جارى مىشود آهستگى كن و تأنّي و رفق پيشه گير و
هموار باش و با رعيت مدارا كن كه من و تو در نيك و بد تو شريكيم (زيرا ابن عبّاس
عامل آن حضرت بود و آنچه ميكرد باتّكاء و اعتماد و پشت گرمى باو بود، و أمير 7 سبب بعيد در كارهاى او است چنانكه ابن عبّاس سبب قريب و هر دو در آنها
شريك) و باش در نزد گمان شايسته من بتو، و بايد رأى من در باره تو سست نگردد، و
السلام.