responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : 15  صفحه : 125

وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ ان فى اللّه تعالى عزاء من كلّ مصيبة و خلفا من كل هالك و دركا مما فات فباللّه فثقوا و اياه فارجوا فان المصاب من حرم الثّواب هذا آخر وطيى من الدنيا قالوا سمعنا الصوت و لم نر الشخص.

الترجمة

از كلام آن بزرگوار است، در حالى كه مباشر غسل رسول اللّه 6 و تكفين و تدفين او بود فرموده است:

پدر و مادرم فداى تو باد هر آينه بموت تو نبوّت و خبر دادن بحقائق و وحى آسمانى قطع شد كه بموت ديگر پيغمبران قطع نشده بود «زيرا آن حضرت خاتم انبياء است و تا قيام قيامت شريعت او منسوخ نمى‌شود و ديگر بر كسى كتاب آسمانى وحى نمى‌شود»، مصيبت تو مصيبت مخصوص و ممتازى است كه ديگر مصيبتها را تسلّى دهنده است و عام است كه همه آدميان را فرا گرفت و هيچكس از آن فارغ نيست، و اگر امر بشكيبائى و نهى از بيتابى نمى‌فرمودى هر آينه آب چشم را «كه از درزهاى كاسه سر فرود مى‌آيد و از مجراى عين خارج مى‌شود» در مصيبت تو تمام مى‌كرديم، و هر اينه درد و غم پيوسته همدم بود «و در بر طرف شدن مماطله و امروز و فردا ميكرد» و اندوه و الم هم قسم و ملازم بود، و اين درد پيوسته و اندوه هميشه براى تو اندكست «يا آن گونه گريستن و همدم اندوه و ماتم بودن براى تو اندكست» و براى بيش از اين سزاوار و درخورى.

و لكن مرگ تو چيزيست كه ردّ آن مقدور كسى نيست و دفع آن در استطاعت احدى نه، «و يا اين كه: آن مقدار كه گريستيم و با غم و اندوه همدم بوديم دفع آن ميسور نبود، به بيانى كه در شرح گفته‌ايم»

.

نام کتاب : منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : 15  صفحه : 125
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست