وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ
يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ
فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ ان
فى اللّه تعالى عزاء من كلّ مصيبة و خلفا من كل هالك و دركا مما فات فباللّه فثقوا
و اياه فارجوا فان المصاب من حرم الثّواب هذا آخر وطيى من الدنيا قالوا سمعنا
الصوت و لم نر الشخص.
الترجمة
از كلام آن
بزرگوار است، در حالى كه مباشر غسل رسول اللّه 6 و تكفين و
تدفين او بود فرموده است:
پدر و مادرم
فداى تو باد هر آينه بموت تو نبوّت و خبر دادن بحقائق و وحى آسمانى قطع شد كه بموت
ديگر پيغمبران قطع نشده بود «زيرا آن حضرت خاتم انبياء است و تا قيام قيامت شريعت
او منسوخ نمىشود و ديگر بر كسى كتاب آسمانى وحى نمىشود»، مصيبت تو مصيبت مخصوص و
ممتازى است كه ديگر مصيبتها را تسلّى دهنده است و عام است كه همه آدميان را فرا
گرفت و هيچكس از آن فارغ نيست، و اگر امر بشكيبائى و نهى از بيتابى نمىفرمودى هر
آينه آب چشم را «كه از درزهاى كاسه سر فرود مىآيد و از مجراى عين خارج مىشود» در
مصيبت تو تمام مىكرديم، و هر اينه درد و غم پيوسته همدم بود «و در بر طرف شدن مماطله
و امروز و فردا ميكرد» و اندوه و الم هم قسم و ملازم بود، و اين درد پيوسته و
اندوه هميشه براى تو اندكست «يا آن گونه گريستن و همدم اندوه و ماتم بودن براى تو
اندكست» و براى بيش از اين سزاوار و درخورى.
و لكن مرگ تو
چيزيست كه ردّ آن مقدور كسى نيست و دفع آن در استطاعت احدى نه، «و يا اين كه: آن
مقدار كه گريستيم و با غم و اندوه همدم بوديم دفع آن ميسور نبود، به بيانى كه در
شرح گفتهايم»