از براى سرماى خود، و در أيام تمكّن خود
براى أيام عجز خود، كفيل كرده شده بروزى آن، و روزى داده شده بچيزى كه موافق مزاج
او است در حالتي غفلت نمىنمايد از آن خداوندى كه كثير العطاء است، و محروم
نمىفرمايد آنرا خدائى كه جزا دهنده بندگانست اگر چه بوده باشد آن مورچه در سنگ
سخت و خشك و در سنگ محكم و استوار.
و اگر فكر
نمودى در مجراهاى غذاى او و در بلندى و پستى أعضاى او و در آنچه در درون او است از
أطراف دندهها كه مشرفست بشكم او، و در آنچه كه در سر او است از چشم او و گوش او
هر آينه تعجب مىكردى از خلقت آن بغايت تعجّب، و ملاقات مىكردى از وصف آن بتعب و
مشقت، پس بلند است خداوندى كه بر پا داشت آنرا بقائمهاى آن كه دست و پاى او است، و
بنا نمود عمارت بدن آنرا بر ستونهاى آن كه اعضا و جوارح او است، در حالتى كه شريك
نشد او را در آفريدن آن هيچ آفريننده و اعانت نكرد او را در خلقت آن هيچ صاحب
قدرت.
و اگر سير
كنى در راههاى فكر خودت تا برسى بنهايتهاى آن راه ننمايد تو را راه نماينده مگر بر
اين كه خالق مورچه كوچك همان خالق درخت خرماى بزرگ است از جهت دقت و لطافت تفصيل
هر شيء و از جهت صعوبت و غموض اختلاف هر ذى حياة، و نيست بزرگ جثه و لطيف بدن و
سنگين و سبك و صاحب قوّت و صاحب ضعف در ايجاد فرمودن او مگر يكسان، و همچنين آسمان
و هوا و آب و باد.
پس نظر كن
بسوى مهر و ماه و درخت و گياه و آب و سنگ و بسوى اختلاف نمودن اين شب و روز و
منفجر شدن اين درياها و بسيارى اين كوهها و درازى اين سرهاى كوهها و متفرق شدن اين
لغتها و زبانهاى مختلف گوناگون.
پس واي بر
كسى كه انكار نمايد خداوند صاحب تقدير را، و كافر شود بخداوند صاحب تدبير، و گمان
كردهاند كه ايشان مثل گياه خودرويند كه نيست ايشان را زراعت كننده، و نه از براى
صورتهاي مختلفه ايشان آفريننده، و استناد نكردند بدليلي در آن چيزى كه ادعا
نمودند، و بتحقيقي در آن چيزى كه حفظ كردند و ذهني