پس تمسّك نمائيد بتقوى و پرهيزكارى از
جهت اين كه مر تقوى را است ريسمانى كه محكم است گوشه آن، و پناه گاهى كه مانع است
بلندى آن، و مبادرت نمائيد بسوى مرگ در سختيهاى آن، و مهيا نمائيد از براى آن مرگ
پيش از حلول كردن او، و آماده نمائيد از براى آن قبل از نازل شدن او، پس بدرستى كه
منتها إليه خلايق قيامت است، و كفايت ميكند مرگ و قيامت در حالتى كه واعظ است مر
صاحب عقل را در حالتى كه محلّ عبرتست مر صاحب جهل را.
و پيش از
رسيدن غاية كه قيامت است آن چيزيست كه مىدانيد شما از تنگى قبرها، و شدّت مأيوسى،
و ترس محلّ اطلاع و ترسهاى فزع عذاب و بهم در رفتن استخوانها از فشار قبر، و كر
شدن گوشها، و تاريكى لحد گور، و ترس وعده عذاب و پوشانيدن شكاف قبر، و استوار كردن
سنگهاى بالاى لحد.
پس بترسيد از
خدا اى بندگان خدا پس بدرستى كه دنيا گذرنده است بشما بر يك طريقه، و شما و قيامت
گويا بسته شدهايد بيك ريسمان، و گويا كه روز قيامت آمده است با علامتهاى خود، و
نزديك بوده است با مقدّمات خود، و نگه داشته است شما را بالاى صراط خود، و گويا كه
آن مشرف بوده با زلزلهاى خود، و فرو خوابانيده سينهاى خود را كه عبارتست از
سنگينيهاى آن، و رو برگردانده دنيا بأهل خود، و بيرون كرده ايشان را از كنار تربيت
خود، پس گشت دنيا بمنزله روزي كه گذشت، و بمنزله ماهى كه بنهايت رسيد، و گرديد
تازه او كهنه، و فربه او لاغر در موقفى كه تنگ است محل ايستادن او و در كارهائى كه
مشتبهاند و بزرگ، و در آتشى كه سخت است حدت و أذيت آن، بلند است آواز آن، درخشنده
است شعله آن، صاحب غيظ است صداى منكر آن، بر افروخته است آتش سوزاننده آن، دور است
خاموشى آن، تمام است اشتغال آن، ترسناكست وعده آن، پوشيده است قعر آن، تاريك است
اطراف آن، گرم است ريگهاى آن، فضاحت دارد كارهاى آن.
و رانده شدند
با سرعت كسانى كه پرهيزكارى پروردگار خود نمودند بسوى بهشت فوج فوج در حالتى كه
أمن حاصل شده است از عذاب، و بريده شده سرزنش و عتاب