نام کتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 296
و اينكه فرمود: "از شر فاجر ايمني حاصل گردد" به خاطر توجه به همان امور يا
به خاطر مرگ فاجر يا عزل وي . [يعني با قوام و قيام امور دنيايي مردم، شر فاجر از
سر مؤمنين كم خواهد شد.]
و كلمه "تحكيم" ظاهرا مصدر قراردادي است براي جمله "لاحكم الا لله"
همانند كلمه "تهليل" كه مراد از آن گفتن "لااله الاالله" است .
در هر صورت دلالت اين روايت بر لزوم و ضرورت دولت و حكومت براي همه
زمانها و مكانها آشكار است و هيچ ترديدي در آن نيست، و بر مردم روا نيست كه
نسبت به اقامه حكومت كوتاهي نمايند، بلكه واجب است حكومت واجد شرايط
را ايجاد و از آن حمايت و پشتيباني نموده و از دستورات وي اطاعت و پيروي كنند.
دليل پنجم : [ استدلال به كلام اميرالمؤمنين (ع) در كتاب محكم و متشابه ]
كتاب محكم و متشابه از تفسير نعماني، از اميرالمؤمنين (ع) روايتي نقل نموده كه
قسمتي از آن اين گونه است :
"امر و نهي داراي وجه و جهت واحدي هستند، هيچ يك از معاني امر نيست
مگر اينكه بعد از آن نهي است، و هيچ يك از وجوه نهي نيست مگر اينكه همراه
با آن امري وجود دارد. خداوند متعال در كتاب خويش ميفرمايد: (يا ايها
الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم [1] اي مؤمنان، خدا و
رسول او را هنگامي كه شما را به آنچه حيات و زندگي ميبخشد دعوت ميكنند
اجابت كنيد.)
خداوند سبحان در اين آيه بيان داشته كه حيات و زندگي مردم امكان ندارد
مگر در سايه امر و نهي، همانند آيه شريفه : (و لكم في القصاص حياة يا
اولي الالباب [2] براي شما در قصاص زندگي است اي خردمندان) و مانند آن
است آيه شريفه (اركعوا و اسجدوا و اعبدوا ربكم و افعلوا الخير[3] ركوع و
سجده كنيد و عبادت پروردگارتان را انجام داده و كارهاي شايسته كنيد.) و
"خير" كه در ذيل آيه گفته شده كارهايي است كه موجب بقا و دوام زندگي است .
اين آيات روشن ترين دليل بر اين است كه امت نياز به امام دارد تا زمام امور
را به دست گرفته و آنان را امر و نهي نمايد، حدود الهي را اقامه و با دشمنان
بجنگد، غنايم را تقسيم و حقوق واجب الهي را از مردم وصول كند و درهاي
خير و مصلحت را به روي مردم گشوده و آنان را از آنچه به ضررشان است بيم
دهد; زيرا امر و نهي يكي از اسباب حيات و بقاي جامعه است وگرنه شوق و