responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 203
اموال به وارث وي منتقل مي‌شد نه به امام بعدي . روايات متعدد بر اين معني دلالت دارد كه اجمالا متذكر مي‌شويم :

1 - در خبر ابي علي بن راشد از ابي الحسن سوم (امام علي النقي (ع" آمده است كه آن حضرت - در جواب سخن راوي كه مي‌گويد: من اموالي را به پدر شما بدهكار بودم، اكنون آن اموال را به چه كسي بپردازم ؟ - مي‌فرمايد:

"آنچه براي پدر من به عنوان مقام امامت بوده مال من است، و آنچه به غير اين بوده ميراث است . (و مال وارث پدرم).[1]

2 - در روايت محكم و متشابه از اميرالمؤمنين (ع) نقل شده كه آن حضرت - هنگامي كه مسائل اقتصادي جامعه را بر اساس آيات قرآن كريم به پنج دسته تقسيم مي‌كند: وجه امارت، وجه عمارت، وجه اجاره، وجه تجارت و وجه صدقات - مي‌فرمايد:

"و اما آنچه وجه امارت و حكومت است بر اساس گفتار خداوند تعالي است كه مي‌فرمايد: (و اعلموا انما غنمتم من شئ فان لله خمسه و للرسول و...)[2]

چنانچه ملاحظه فرموديد امام در اين روايت از مجموعه خمس به وجه امارت (حق حكومت) تعبير نموده است، كه از مضمون آن و روايات ديگري نظير آن استفاده مي‌شود كه مجموعه خمس حق واحدي است مال امام و در اختيار امام است [ و چنين نيست كه نصف خمس ملك سادات باشد و نصف ديگرش ملك شخص امام (ع)]. منتهاي امر امام متكفل فقراي بني هاشم نيز مي‌باشد و به همين جهت در آيه شريفه مربوط به خمس بر سر اصناف سه گانه (واليتامي و المساكين و ابن السبيل) لام ملكيت تكرار نشده است .[3] (پس مالكيت خمس منحصر به خدا و

[1] ما كان لابي بسبب الامامة فهولي، و ماكان غير ذلك فهو ميراث . (وسائل 6 / 374، باب 2 از ابواب انفال، حديث 6)
[2] فاما وجه الامارة فقوله تعالي : (واعلموا انما غنمتم ...) (وسائل 6 / 341، باب 2 از ابواب ما يجب فيه الخمس، حديث 12)
[3] در اينجا لازم است دو نكته تذكر داده شود: الف - در آيه خمس كه خداوند مي‌فرمايد: خمس براي خدا و براي رسول و براي ذي القربي است، اينها در طول يكديگر هستند، حق خدا به رسول و حق رسول به ذي القربي كه همان حاكم به حق مسلمين است منتقل شده است . نظير فئ و انفال كه تمام آن در اختيار امام است و تقسيمي در آن صورت نمي گيرد. اتفاقا در اين رابطه آيه انفال هم نظير آيه خمس است : (يسئلونك عن الانفال قل الانفال لله و الرسول) كه حق خدا و رسول خدا در اختيار امام قرار مي‌گيرد، و يا آنجا كه حضرت مي‌فرمايد: "لي منه الخمس"خمس از آن اموال، مال من است، و نمي فرمايد: "لي منه سهم الامام" نشان مي‌دهد كه تمام خمس در اختيار امام است ; اما امام بايد سادات را به عنوان اينكه خانواده حكومت و بازوان حكومت اسلامي هستند اداره كند. ب - آن چيزي كه در ذهن بعضي از آقايان و احيانا در ذهن بعضي از بزرگان نظير مرحوم حاج آقا رضا همداني و ديگران بوده است كه وقتي به بحث سهم امام در زمان غيبت رسيده اند فرموده اند: اينها ملك شخص امام زمان، حضرت ولي عصر(عج) است و چون معذور هستيم به دست آن حضرت برسانيم از طرف آن حضرت صدقه مي‌دهيم . و يا آنچه بعضي ديگر از بزرگان انجام مي‌داده اند كه خمس و سهم امام را زير خاك كرده و مي‌گفتند: اينها ملك حضرت است و بايد خودش بيايد تصرف كند. و نظاير اين گونه برداشتها دور از واقعين و نوعي عدم تأمل و كم دقتي است . اينها مطالبي است كه ما مجموعا از آيات و روايات مي‌فهميم و تفصيل بيشتر آن را در كتاب خمس آورده ايم . (از افاضات معظم له در درس)
نام کتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 203
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست