در اينجا حضرت دوباره به نسبت خود با پيامبراكرم 6 اشاره مي‌كنند، نسبتي كه اختصاص به او دارد و هيچ كس با ايشان در اين نسبت شريك نيست ; و لذا مي‌فرمايند: پيامبر6 پدر زنهاي شما نيست بلكه پدر من است . (و أخا ابن عمي دون رجالكم ) (و پيامبر6 برادر پسر عموي من - علي (ع) - است نه برادر مردان شما.)

همه مي‌دانستند كه پيغمبراكرم 6 وقتي به مدينه آمدند، ميان مسلمانان مهاجر و انصار عقد اخوت بستند و سپس ميان خود و حضرت امير(ع) عقد اخوت بسته و ايشان را به عنوان برادر خود انتخاب كردند.

در اينجا نيز حضرت مي‌خواهند نزديكي و قرابت اميرالمؤمنين (ع) به پيامبراكرم 6 را برسانند; يعني : علاوه بر اين كه پسر عموي من است، با پيامبر6 نيز برادر است ; و تأكيد مي‌كنند كه در اين نسبت برادري، هيچ كس با ايشان شريك نيست ; و از امتيازات اميرالمؤمنين (ع) به شمار مي‌رود و بيانگر هماهنگي روحي و فكري ايشان با پيامبر6 مي‌باشد. گويا حضرت زهرا(س) مي‌خواهند بفرمايند: روحيات اميرالمؤمنين (ع) در سطح روحيات پيامبر6 است و همان عظمت و مرتبه را دارا مي‌باشد. (و لنعم المعزي اليه ) (و چه سرافراز است كسي كه به او [پيامبر6 ] نسبت داده مي‌شود.)