نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 97
وجود اصيل است، و ماهيت اعتباري
مرحوم صدرالمتألهين كه به اصطلاح اصالت وجودي است ميگويد: چيزي كه
در عالم حقيقت دارد هستي است و ماهيات امور اعتباري ميباشند كه از هستي ها
انتزاع ميشوند، اگر هستي محدود باشد ماهيت از آن انتزاع ميشود، و ذات
باري تعالي چون هستي غيرمتناهي است ديگر ماهيت ندارد و قهرا عين علم و
قدرت و اراده و حيات ميباشد.[1]
ذات نامحدود صفاتش نيز نامحدود است
"ألذي ليس لصفته حد محدود"
(خدايي كه صفت او حد معيني ندارد.)
چون ذاتش بي پايان است صفاتش هم بي پايان است، و چون صفاتش عين
ذاتش ميباشند صفت زائد بر ذات هم ندارد.
بعضي شارحان گفته اند[2] اينجا منظور از صفت، ذات خداست ; يعني ذات خدا
حد محدود ندارد; ولي ظاهرا مقصود صفات باشد، زيرا همه فرقه ها قبول داشتند
كه ذات خدا غيرمحدود است و آنچه محل اختلاف بوده صفات خدا ميباشد،
و احتمال اين كه مقصود ذات خدا باشد خلاف ظاهر است . بعد ميفرمايد:
"و لا نعت موجود"
(و خدا صفتي كه قابل تغيير و تحول است و كم و زياد ميشود ندارد.)
"نعت" به معني صفت زائد بر ذات است، ولي خدا صفاتش عين ذاتش
ميباشند.
[1] الحكمة المتعالية (الاسفار الاربعة)، ج 6، ص 48
[2] شرح ابن ابي الحديد، ج 1، ص 60
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 97