responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 92
خود نعمتي ديگر است .

يك شاعر عرب هم در اين مورد مي‌گويد:
"شكر الاله نعمة موجبة لشكره ____ فكيف شكري بره و شكره من بره"[1]

شكر كردن خدا خود نعمتي از جانب اوست كه موجب شكر خداست، پس من چطور مي‌توانم نيكي هاي خدا را شكر كنم حال آن كه خود اين شكر هم از نيكي هاي خداست . به همين علت است كه حضرت در اينجا لفظ "قائلون" را به كار برده و مثلا "حامدون" يا "مادحون" به كار نبرده، زيرا همان طور كه توضيح داده شد هيچ كس نمي تواند آن طور كه لازم است مدح و حمد خدا را بكند، اگر كسي بخواهد كاملا مادح و حامد نسبت به يك موجود باشد بايد نسبت به آن محيط باشد، و ما كه مخلوق هستيم نمي توانيم به خالق كه خداست محيط شويم، بنابراين قدرت احاطه به تمام كمالات خدا را نداريم، پس قهرا قدرت ستايش كمالات او را هم نداريم .

"و لايحصي نعمأه العادون"

(و خدايي كه شمارندگان نمي توانند بشمارند نعمت هاي او را.)

چون نعمت هاي خدا غيرمتناهي است، نظير شكر كردن خدا كه خود نعمتي است و به شكري محتاج است و هيچ كس نمي تواند شكر لازم را به جا آورد.

"و لايؤدي حقه المجتهدون"

(و نمي توانند ادا كنند حق او را كساني كه منتهاي تلاش و كوشش را دارند كه حقوق خدا را ادا كنند.)

"الذي لايدركه بعد الهمم"

(آن خدايي كه همت ها و تصميم هاي بلند هر اندازه عالي باشند نمي توانند او را درك كنند و به او احاطه يابند.)

[1] منهاج البراعة، ج 1، ص 300
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 92
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست