نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 403
شنيده بود، آن داستانها را براي من ميگفت، هنوز آنهايي كه جده ام برايم گفته بود
در خاطرم هست . در صورتي كه بعدش مطالعات زياد داشتم و كتابهاي زيادي
خوانده ام اما بسياري از آن مطالب از يادم رفته، چيزي را كه انسان در بچگي بياموزد
در خاطرش ميماند: "العلم في الصغر كالنقش في الحجر"[1] علمي كه در بچگي
انسان ياد بگيرد مثل نقش و نگاري است كه در سنگ حك شده است، كه ميماند;
اما علمي كه در بزرگي ياد بگيري "كالنقش في الماء" است، مانند خط نوشتن روي
آب است كه همان وقت جاي آن نوشته پر ميشود. بنابراين مطالعه ها و زحمت ها
در سن بالا فقط بايد براي اين باشد كه انسان مطالبي را كه قبلا خوانده يادش بماند،
و وقتي به سنين كهولت رسيد ديگر بعيد است چيزي برايش اضافه شود، و هرچه
انسان بيشتر پيش ميرود معلوماتش را هم از دست ميدهد; بعضي از بزرگان را ما
ديديم كه در آخر عمر حتي بچه هايشان را نمي شناختند. (و من نعمره ننكسه
في الخلق)[2] كسي كه عمرش را زياد ميكنيم پايينش ميآوريم در خلقت .
پس در وقت بچگي پدر و مادرها سعي كنند عقايد اسلامي و معارف اسلامي را
به بچه ها ياد بدهند; وقتي كه بچه به مدرسه ميرود مدير مدرسه، معلم مدرسه و
رفيق بچه را زير نظر بگيريد.
تربيت منفي و تربيت مثبت
البته فشار هم نياوريد در تربيت، براي اين كه خيلي وقتها فشار عكس العمل
ايجاد ميكند، اين را پدر و مادرها بايد توجه داشته باشند كه نوجوان يا جوان يك
حالت لجاجت و سرسختي دارد; يعني هر انساني استقلال طلب است و بچه هم از
همان كوچكي استقلال طلب است، لذا اگر بخواهيد به بچه زور بگوييد زير بار
[1] بحارالانوار، ج 1، ص 224، حديث 13
[2] سوره يس، آيه 68
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 403