نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 389
معناي معصيت اولياي خدا
البته در درسهاي قبل توضيح داده شد كه معصيت حضرت آدم معصيتي كه
مخالف با شأن نبوت باشد نبوده است بلكه ترك اولايي بوده، و به طور كلي براي
بزرگان تخلف كوچك هم گناه بزرگ حساب ميشود. پيغمبر ما با اين كه پيامبر
رحمت است و ما ميدانيم كه هيچ گاه معصيت نمي كند، حديثي از ايشان نقل شده
كه فرموده اند: "انه ليغان علي قلبي و اني لاستغفر بالنهار سبعين مرة"[1] زنگاري بر دلم
مينشيند و من در هر روز هفتاد مرتبه طلب مغفرت و بخشش ميكنم . با اين كه
ميدانيم پيامبراكرم 6 معصوم بودند و هيچ گناهي از ايشان سر نمي زد، اما براي
بزرگان و اولياي خدا ترك اولي نيز گناه حساب ميشود.
شما توجه كنيد هر اندازه موجودي ظريف تر و لطيف تر باشد ناخالصي زودتر
در آن اثر ميكند; مثلا اگر روي يك شيشه كه تميز نيست مقداري گرد و خاك بنشيند
مشخص نيست، ولي اگر روي يك شيشه شفاف و تميز ذره اي گرد بنشيند خيلي
زود نمايان ميشود، دل پيامبران و ائمه (ع) و بزرگان دين مثل همان شيشه تميز است
كه كوچكترين ذره اي در آن اثر ميكند.
بزرگان و پيامبران كه هميشه به عظمت خداوند توجه دارند اگر يك لحظه از ياد
او غفلت كنند، ولو مشغول غذا خوردن يا صحبت كردن و... باشند، همين اندازه
غفلت از خدا را براي خود معصيت ميدانند.
اگر كسي خيلي مقرب به كانون قدرتي باشد و به عظمت او واقف باشد،
كوچكترين تخلفي را كه از خودش سر بزند گناه ميداند، حال آن كه كسي كه نسبت
به آن قدرت شناسايي ندارد هر كاري ممكن است انجام دهد. پيامبران و ائمه (ع)
چون هميشه پيش حق حاضر هستند به او توجه دارند و به عظمت و قدرت او