responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 359
يك زميني است كه ساختمان و درخت و چيز ديگري ندارد و ما با اعمالمان آن زمين را پر مي‌كنيم .

اعمال ماست كه يا به صورت حورالعين و درخت و غيره در بهشت در مي‌آيد، و يا روحيه گزندگي كه در اين عالم داريم به صورت مار و عقرب در جهنم ظاهر مي‌شود; و حضرت آدم جلوتر كارهايي نكرده بود كه براي خود بهشت بسازد. پس بهشتي كه جزاي اعمال است غير از آن بهشتي است كه حضرت آدم در آن بوده . وانگهي بهشت قيامت اصلا از سنخ عالم ماده نيست، اين بهشت از عالم مثال و عالم بالاتري است ; اين كه حضرت آدم از خاك خلق شده بود و از همين عالم بوده و بدن مادي در بهشت بود، سازگار نيست با اين كه آن بهشتي باشد كه فوق عالم ماده است و ما در اثر تكامل و منتقل شدن از عالم طبيعت به عالم ديگر وارد آن بهشت مي‌شويم .

به هرحال بحثي است كه اين بهشت همان بهشت خلد است يا بهشتي در دنيا بوده است، هر دوي آنها اقوال و نظريات و شواهدي دارد. و كلام حضرت علي (ع) و قرآن مي‌گويد كه آدم در بهشت بود و از بهشت بيرونش كردند و بعد هم خدا به او وعده داد كه او را به بهشت برگرداند.

درختي كه حضرت آدم از آن نهي شد چه بود؟

در بعضي روايات آمده است كه آن درخت گندم بوده است، و رواياتي ديگر مي‌گويد: شجره حسد و يا علم پيغمبر6 و ائمه اطهار(ع) بوده است، يعني علومي كه حضرت آدم استعداد درك آنها را نداشت .[1] اگر مراد مسأله علم و حسد و اين قبيل مسائل باشد اينها امور معنوي است و تعبير از اينها به درخت مانعي ندارد.

[1] تفسير امام حسن عسگري، ذيل آيه 35 سوره بقره، ص 221; و بحارالانوار، ج 11، ص 164 و 189; و منهاج البراعة، ج 2، ص 95
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 359
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست