نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 279
اسم فاعل آن هم بر همين وزن خواهد بود. بنابراين جمع "ساجد و راكع" نيز
"سجود و ركوع" ميباشد. ميفرمايد: يك قسم آنهايي هستند كه هميشه در حال
سجده هستند و ركوع ندارند.
"و ركوع لاينتصبون"
(و ركوع كنندگاني كه هيچ گاه برنمي خيزند و هميشه به حال ركوع هستند.)
زيرا آنها مثل ما نيستند كه خستگي و ضعف و ... در آنها راه داشته باشد. اين قسم
از ملائكه اصلا خلقتشان اين است كه هميشه به حال سجود و يا ركوع نسبت به
حق تعالي هستند.
"و صافون لايتزايلون"
(و يك دسته از آنها هميشه به حال صف ايستاده اند و هيچ گاه از هم جدا نمي شوند.)
و صف آنها هيچ گاه به هم نمي خورد. در روايات معراج هم دارد كه
پيامبراكرم 6 ميفرمايد: در آسمانها ملائكه اي را ديدم كه هميشه به حال سجده و
يا ركوع و يا تسبيح هستند.[1]
"و مسبحون لايسأمون"
(و يك قسم از آنها هميشه به حال تسبيح هستند و هيچ گاه خسته نمي شوند.)
مثل ما نيستند كه نيرويشان از بين برود و بعد بخواهند تجديد قوا كنند. آنها
نيروهايي برتر از ماده هستند و در عالم مجردات خستگي راه ندارد.
بعضي شارحان مانند ابن ميثم بحراني كه مذاق فلسفي هم دارند ميگويند: اصلا
قيام و ركوع و سجود مراتب خضوع است، لازم نيست كه سجده ملائكه مانند
سجده ما باشد كه به خاك ميافتيم و هفت موضع را به زمين ميگذاريم، بلكه
سجود منتهاي خضوع است، ركوع هم مرتبه متوسط خضوع، و قيام مرحله نازل آن