نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 227
اضطرب فيها" اشاره است به مقدمات عملي يا شوقي و حركت كار.
انسانها قبل از تصميم نهايي بر انجام كاري دو نوع مقدمات ذكر شده را
طي ميكنند، يعني بعد از تصور و تصديق به فايده شوق پيدا ميشود و سپس فكر و
اضطراب و در نهايت تصميم و اراده، ولي در خداوند هيچ يك از اين مقدمات
وجود ندارد; زيرا اين مقدمات همگي در حوادث است و ذات خداوند محل
حوادث نيست .
ابن ابي الحديد ميگويد: "همامة نفس" اشاره به عقيده ثنويه و مجوس است،
و حضرت به علم اديان كاملا وارد بوده اند، ميگويد: مجوس قائل بودند كه يزدان و
اهرمن مقابل هم بودند، بعد يزدان تصميم ميگيرد كه با اهرمن بجنگد،
به همين علت تصميم يزدان به اسم "همامة نفس" از او جدا ميشود، بعد اهرمن
تصميم ميگيرد كه با يزدان بجنگد، "همامة نفس" او هم كه همان تصميمش بوده
از او جدا ميشود، اين دو "همامة نفس" به طرف هم ميروند، در هم ميآميزند و
تركيب ميشوند كه يكي از اين دو "همامة نفس" خير و ديگري شر است ; و بعد از
تركيب، آن دو موجودات عالم را خلق كردند، و علت اين كه موجودات عالم خير و
شر با هم مخلوط هستند همين است ; ابن ابي الحديد ميگويد: مسأله اي را كه ثنويت
به آن عقيده داشتند حضرت رد ميكند.[1] من حالا به صحت و سقم كلام
ابن ابي الحديد كاري ندارم .
حضرت با چهار جمله فرمود فاعليت خدا مثل فاعليت ما نيست ; كه عبارتند از:
فكر در خدا نيست، از تجربه ديگران استفاده نمي كند، فاعليتش فاعليت حركت
نيست، و فاعليت خدا با تصميم نيست كه با اضطراب تصميم بگيرد.