نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 186
"من كان في قلبه مثقال خردلة ____ سوي جلالك فاعلم انه مرض"
اگر كسي در قلبش به اندازه سنگيني يك خردل غير از خدا بيابد، اين دل مريض
است . دل غير مريض آن است كه واقع را همان طور كه هست بيابد. اخلاص
حق تعالي به اين معنا در حقيقت همان زهد واقعي است كه شخص زاهد رغبت و
ميل و توجه خودش را از غير خدا بكلي قطع نمايد.
رابطه كمال اخلاص و نفي صفات از خدا
"و كمال الاخلاص له نفي الصفات عنه"
(و بالاترين مرحله اخلاص براي خدا دور كردن صفات از خدا و يافتن ذات حق است .)
در مورد صفات خدا توضيح مختصري ميدهم . گفته اند كه صفات خدا چهار
قسم است :
1- صفات سلبيه : كه صفات جلال هم به آنها ميگويند، زيرا كه منزه بودن خدا را
ميرساند. مثلا خدا جسم، جوهر و عرض نيست و مكان و زمان، جهل و عجز
ندارد; برگشت همه اين صفات سلبيه به سلب امكان است . خدا واجب الوجود
است و امكان ندارد; يعني احتياج به غير ندارد; در نتيجه صفاتي را كه با احتياج
تواءم است، خدا ندارد. قدوس هم به خداوند ميگويند يعني خداوند منزه است از
صفات نقص .
2- صفات اضافيه : اضافه عبارت است از رابطه بين دو چيز، و صفت اضافي
صفتي است كه از اين دو چيز انتزاع ميشود; مثل اين كه خدا مبدأ و موجودات
ديگر منتهي به او هستند، خدا خالق و موجودات مخلوقند، خدا رازق و ما
مرزوقيم، اينها را صفات اضافي ميگويند; يعني خدا را كه با موجودات ديگر
مقايسه كنيم به صفاتي متصف ميكنيم و ميگوييم : خدا موجد ماست، مبدأ و رازق
و خالق ماست . اين صفات صفاتي است كه براي خدا انتزاع ميشود; گرچه ريشه و
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 186