زمان بادها سنگها را به هم زده و گوشه هاي سنگها در اثر اصطكاك و برخورد زده شده و كم كم در طول ساليان متمادي به صورت سنگ صاف در آمده است . خوب اين قاليها كه در اين اطاقها پهن شده اند چطور به وجود آمده ؟ مثلا مي‌گويد: بالاخره در اين بيابان حيواناتي بوده پشمهاي آنها به مرور زمان كنده شده و باد اينها را به هم آورده و بعد كم كم با شكوفه هاي مختلف گلهاي اين بيابان كه سبز و زرد و قرمز بوده است برخورد كرده و آن پشمها رنگهاي مختلفي پيدا كرده و بتدريج به هم تابيده شده است و تصادفا به صورت اين قالي در آمده است، و درهاي اين ساختمان و آهنهاي داخل آن همگي به طور تصادف در طول ميليونها سال هر قطعه و تكه آن از يك جا آمده و به هم متصل شده و... .

خوب اگر كسي ادعا كند كه خلاصه در اين ساختمان عقل و شعور و ادراك به كار نرفته است زيرا ما عقل و شعور و ادراك را نمي بينيم و آنچه را كه مي‌يابيم كوه و بيابان و گلهاي بيابان و حيوانات است و اينها در اثر علل طبيعي و برخورد آنها پس از ميليونها سال به اين صورت در آمده است، آيا شما باور مي‌كنيد كه تصادفا اين همه اجزاي مختلف بدون وجود يك علم و شعور و قدرت و برنامه ريزي دقيق خودبه خود در اثر حركت ماده كر و كور به اين وضع فوق العاده و عجيب در آمده باشد؟ يا از نظم و ترتيبي كه در ساختمان است و همه چيزهاي آن بجا و مرتب است پي مي‌بريد به اين كه عقل و حكمت و شعوري به كار رفته است تا اين ساختمان مجهز ايجاد شده ؟ گرچه كسي را آنجا نبينيم، ولي ساختمان حكايت مي‌كند كه يك مهندس يا بنا و معمار و قالي باف قابلي بوده است كه آن همه را به وجود آورده است .

دلالت نظم عالم بر وجود خداوند حكيم و قادر

خوب انساني كه اين قدر برايش واضح و روشن است كه اگر يك ساختمان مجهز