نام کتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى نویسنده : مهدى لطفى جلد : 1 صفحه : 173
ولى در عين حال اگر اشكال مهم و متين بود
مىپذيرفت و جواب مىداد. ولى من سر درس اشكال مىكردم اما جواب مىداد و تندى
نمىكرد. آنقدر من اشكال كردم كه نگذاشتم يك هفته خيلى بحثش پيش برود، بعد از يك
هفته به من گفت: «آقا سيد محمد رضا از شربتى كه شما خوردى من هم خوردم اما ديگر
چرا اينقدر اذيت مىكنى؟!»
نام کتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى نویسنده : مهدى لطفى جلد : 1 صفحه : 173