نام کتاب : خورشيد آسمان فقاهت و مرجعيت نویسنده : كريمى جهرمى، على جلد : 1 صفحه : 45
كامشان شيرين ساخته بوده است.
شدت اهتمام حضرت آية اللّه العظمى گلپايگانى به درس بقدرى بوده كه
حتى در مواقع بيمارى نيز كوشش مىكردهاند كه از درك مجلس درس استادشان محروم
نمانند.
و اينك به ان قضيه شگفتآور و عبرتانگيز توجّه كنيد:
در روز شانزدهم ذى القعده سنه 1402 در مجلس درس كه به مناسبت بيمارى
و كسالتشان در منزل منعقد بود نقل فرمودند در دورانى كه در مدرسه فيضيه طلبه بودم
دچار كسالت و بيمارى شدم استادم مرحوم آية اللّه العظمى آقاى حاج شيخ عبد الكريم
حائرى رضوان اللّه عليه شبها براى تدريس، در مدرسيه فيضيه حضور مىيافتند من كه آن
شب از شدّت كسالت و تب نمىتوانستم حركت كنم به رفقا گفتم: مرا با لحاف پشت منبر
درس ببريد و بخوابانيد تا از فيض درس ايشان محروم نمانم.
در اوائل ماه رجب سال 1406 قمرى به مناسبتى براى اين جانب نقل
مىكردند كه در دوران جوانى و ايّام تحصيل، سخت مشغول درس و بحث بودم بطورى كه
تمام اوقاتم مستغرق در تحصيل بود و بر اثر اين مداومت و جديت، چنان شده بودم كه
حتى در خواب هم اشتغال داشتم به اين صورت كه تا خواب مىرفتم جلسه درس مرحوم آقاى
حاج شيخ عبد الكريم و يا جلسه مباحثه با رفقا بخوابم مىآمد و مىديدم كه مشغول
مباحثه مىباشم و گاهى مطالبى كه در عالم رؤيا رد و بدل ميشد يادم مىماند و مورد
استفادهآم قرار مىگرفت و خلاصه از مباحثات حالت خوابم نيز استفاده مىكردم و
كمكم بقدرى اين حالت شدت يافت كه حتى روز هم اگر ميخوابيدم اين حالت پيش مىامد.
و تصميم گرفتم كه ديگر، روزها نخوابم- شايد شب درست خواب بروم.
مدتى بر اين منوال گذشت روزى در اثناء مباحثه، ناگهان دردى را در
ناحيه
نام کتاب : خورشيد آسمان فقاهت و مرجعيت نویسنده : كريمى جهرمى، على جلد : 1 صفحه : 45