و الاجل‌[1]»

تاج العروس در اين باره مى‌نويسد:

«ساس الامر سياسة: قام به، يعنى به انجام امور سياسى پرداخت و السياسة: القيام على الشى‌ء بما يصلحه‌[2].»

علاوه بر اين سياست داراى معانى مجازى نيز مى‌باشد، نظير: سست الرعيّة بالكسر امرتها و نهيتّها[3]»،

المعجم العربى الحديث هم در معناى سياست چنين مى‌نويسد:

«ساس- سياسة- الوالى الرعيّة: حاكم امور مردم را بدست گرفت و به اداره آنها پرداخت و السياسة هى استصلاح الخلق بارشادهم بما يصلحهم، اين كلمه نيز به معنى اداره كردن امور مردم و حكومت نمودن به آنها آمده است»

در فرهنگ فارسى مرحوم دهخدا، با نقل معانى متعددى كه از واژه سياست در فرهنگ‌هاى زبان فارسى وجود دارد مى‌نويسد:

[1]- لوئيس معلوف، المنجد، ج 1، ص 362. و. ر. ك. به دانشنامه سياسى، داريوش آشورى، تهران: انتشارات گلشن، 1376، ماده سياست، ص 213.

[2]- محمد بن محمد مرتضى زبيدى، تاج العروس من جواهر القاموس، ج 8،( ماده ساس)، بيروت: دار الفكر، 1373.

[3]- خليل جر، فرهنگ لاروس، ترجمه حميد طبيبيان، ج 2، تهران: امير كبير، 1363.