نام کتاب : انديشه هاى فقهى- سياسى آيتاللّه العظمى گلپايگانى در عصر غيبت نویسنده : امامى، محمدمهدى جلد : 1 صفحه : 258
عليه رژيم پهلوى به لزوم ايجاد حكومت اسلامى معتقد بود و فقط در
صورتى كه ضرور متوجه دين شود تكليف را ساقط مىدانستند، اما در صورتى كه ايجاد
نظام اسلامى احتياج به جانفشانى داشته، ايشان به استقبال شهادت مىرفتند تا آنجا
كه در زمان حمله رژيم پهلوى به فيضيه و حمله مأموران دولتى و امنيتى به بيت ايشان
مىفرمايند: «...
خدا گواه است راضى بودم مرا به قتل برسانند ...[1]»
وى اينگونه خود را براى جانفشانى در راه اسلام و استقرار نظام اسلامى آماده شهادت
مىكنند و به هيأت حاكم اعلان مىكنند كه اين ملت به كمتر از تشكيل نظام اسلامى
قانع نخواهند شد و لزوم تشكيل حكومت اسلامى را گوشزد مىكنند و چنين اظهار
مىدارند:
«... من به شما- دولت ازهارى- اتمام حجت مىكنم، آنچه كه شما در مقام
حفظش هستيد كه حتما خواسته ملت و مصلحت نيست ... نهضت اصيل ملت ايران براى طرد
استعمار و استبداد تمام قشرهاى مملكت را فراگرفته ... و مردم به چيزى غير از پايان
يافتن حكومت استبدادى و تأمين آزادى و عدالت اجتماعى در سايه برقرارى نظام اسلامى
راضى نخواهند شد ...[2]»