نام کتاب : انديشه هاى فقهى- سياسى آيتاللّه العظمى گلپايگانى در عصر غيبت نویسنده : امامى، محمدمهدى جلد : 1 صفحه : 21
بنابراين يافتههاى حكمت عملى نقطه مقابل عمل نيست، بلكه اين
انديشهها، خود شكلى از عمل هستند، حكمت عملى چونو با امور خاص، ارادى و تغييرپذير
سروكار دارد و نه با مسائل عام، جاودانه و ثابت، لذا مستلزم نوعى از تجربه معطوف
به شناخت خود است، حكمت عملى ناظر به اعمال ارادى انسان به عنوان حيوان ناطق و
برخودردار از توانايى ترجيح و انتخاب عقلانى است كه رسالتش ارتقاء اين تمايز و وجه
مشخصه انسان به سطح شناخت آگاهانه است تا آدميان بتوانند در فرايند تشخيص امور، از
رابطه انتخابها و تشخيصهاى خود با خير و سعادت آگاه شوند، حكمت عملى تشخيص
عقلانى مصالح و حقايق خاص يك جامعه دريك شرايط خاص است و فهم درست آن در صورتى
ممكن است كه مؤدى به عمل باشد، فارابى، رساله احصاء را نخست با علم اللسان، يا
زبانشناسى و فروع آن، سپس با علم منطق شروع مىكند و آنگاه به معرفى اقسام علوم
نظرى و عملى مىپردازد، وى علم فقه و كلام را نيز از جمله علوم عملى مىشمارد[1]،
چنين تحليلى از قرابت اساسى زبانشناسى (علم اللسان) با منطق و تقدم آنها بر علوم
نظرى و عملى از يك سو و اندراج دو دانش عمده فقه و كلام در كنار علم مدنى و مجموعه
علوم عملى از طرف ديگر اهميت زيادى دارد.
از ديدگاه فارابى فقه سياسى، دانشى است كه انسان را قادر