نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 460
او را توان ادراك كردن، يا آن كه حمد او مىكند كه الحمد للّه
كه كسى به كنه ذات و كنه صفات كمال او نمىتواند رسيد و اكبريت مخصوص اوست، و حمد
مىكنيم او را به اعظميت او به سبب آن كه ما را هدايت فرموده است به آن كه فى
الجمله يافتهايم عظمت و جلال او را، يا آن كه خود را خود وصف فرموده است و ما وصف
مىكنيم او را به وصفى كه خود خود را فرموده است چنانكه حضرت سيد الساجدين صلوات
اللَّه عليه فرمودهاند كه حمد خدا را سزاست كه ما را هدايت فرموده است بحمد خود و
ما را اهل حمد خود گردانيده است تا شكر كنيم احسانهاى او را كه بما فرموده است و
ديگر او راست حمد بر آن چه انعام كرده است يا بلاها فرستاده است يا آزمايشها كرده
است ما را به نعمت و رحمت، و حمد مىكنيم او را به تكبير بر اين نعمت كه انعام
بىزبان را روزى ما فرموده است تا بخوريم و نفعها از آن بيابيم و به كشتن آنها ما
را قرب حاصل گردد و قربان ما باشد، و ديگر وجوه هست كه بعضى از آنها در تكبيرات
صلاة مذكور شد، و از اين هر دو وجه به بسيارى از وجوه ديگر مىتوان رسيد اما اين
تكبير كه صدوق ذكر كرده است در رساله اعمش باين نحو واقع است، و قريبست به صحيحه
معاوية بن عمار بلكه همانست مگر در لفظ «و الحمد للّه على ابلانا» كه در آخر وارد
است، و اكثر روايات موافق است با اين تكبير و اين زيادتى را ندارند و بهر سه نحو
خوبست و اختلاف بسيار در اين تكبير هست در ميان قدما و مىبايد كه به ايشان رسيده
باشد و اين اختلاف قرينه استحبابست، مثلا عبارت تلبيه واجب در اخبار بسيار وارد
شده است همه به يك نحو است مگر عبارتى كه ذكر كردهاند جمعى از اصحاب كه در هيچ
روايتى نديدهام و گذشت
نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 460