نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 378
پس به حلّ كن مرا هر جا كه محبوس كنى به سبب تقديراتى كه مقدر
ساخته بر من، خداوندا اگر نتوانستم يا نرسم بحج بعد از آن عارض: عمره خواهم كرد و
محل شوم از آن احرام.
و تا اينجا نيت حج و
عمره بر سبيل اجمال است و بعد از اين نيت احرام را بگويد بلفظ استحباب و واجبست كه
در دل نيت كند و عبارت نيت بلفظ ماضى اظهر است بلكه ادلّ و بعضى بلفظ مضارع
مىخوانند بضم همزه يعنى احرام گرفت خالصا لوجه اللَّه يا احرام مىكنم بر خود از
جهة رضاى تو مو و پوست و گوشت و خون و استخوانها و مغز استخوانها و پيهاى من از
زنان و ثياب چنانكه در همه كتب حديث هست و در اكثر نسخ اين كتاب از قلم كاتب
افتاده است، و بوى خوش و اين هر دو يا سه بر سبيل مثال است على الظاهر و در نيت
مىبايد كه قصد كند جميع محرمات احرام را بر سبيل اجمال، و همه را باين نيت و
تلبيه بر خود حرام مىكنم، و غرض من از اين احرام رضاى تست و ثواب آخرت را نيز
مىخواهم و بنا بر ظاهر حديث عطف است بر وجهك يعنى هر دو مقصود من است از احرام، و
بنا بر اين منافات ندارد قصد بهشت و خلاصى از جهنم با اخلاص همين كافى است كه قصد
ريا نداشته باشد و ظاهرا نظر به عوام بيش از اين مطلوب نيست اما نظر به خواص قصد
قرب معنوى مضر است بلكه ديدن خود شركست و كافى است كه همين نيت را يك مرتبه در
ابتداى احرام بگويد يا قصد كند و من بعد استدامت حكمى كافى است به آن كه نيت لفظى
يك بار كافى است و نيت قلبى در حالت اتيان بهر فعلى در كار است و ظاهر حديث آنست
كه آن نيز يك مرتبه كافى است چنانكه در صوم گفتهاند و اين حديث معاوية بن عمار
است كه قريب به بيست سند صحيح وارد شده است
نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 378