نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 285
قوچى كشتند كه شاخ بلندى داشت يا شاخ دار بود و نظر در سياهى
مىكرد و در سياهى راه مىرفت و فحل بود يعنى خصى نبود بلكه خصيه كوفته و ماليده
نيز نه بود، و نظر در سياهى و مشى در سياهى را چند معنى گفتهاند يكى آن كه مراد
از سواد علف زار باشد و از بعضى از اخبار اين معنى اظهر است چون در آنجا هست كه
بول در سياهى مىكرد و پشكل در سياهى مىانداخت يا آن كه اين مواضع از آن سياه بود
و باقى سفيد بود و باين معنى نيز احاديث بسيار وارد است يا آن كه كنايه از فربهى
باشد به آن كه سايهاش بزرگ بود كه در سايه خود راه مىرفت و در استحباب فربهى
احاديث متواتره وارد شده است
[قربانى كه شرائط را
نداشته بوده]
(و قال علىّ صلوات
اللَّه عليه اذا اشترى الرّجل البدنة عجفاء فلا تجزى عنه و ان اشتريها سمينة
فوجدها عجفاء اجزات عنه و فى هدى المتمتّع مثل ذلك)
و منقولست از حضرت امير
المؤمنين صلوات اللَّه عليه و به چهل و نه سند صحيح اين مضمون منقولست از عيص و
محمد بن مسلم و منصور بن حازم و حلبى و غير ايشان از احدهما صلوات اللَّه عليهما
كه هر گاه شخصى بدنه يا هدى يا قربانى بخرد به گمان لاغرى و لاغر در آيد از او
مجزى نيست و اگر به گمان فربهى بخرد و لاغر در آيد مجزى است و هم چنين اگر به گمان
لاغرى بخرد و فربه در آيد مجزى است، و در هدى تمتع نيز چنين است چنانكه در صحيحه
منصور است و خلافى نيست در اين مسأله نزد علماء
[قربانى از چند نفر]
(و سال محمّد الحلبيّ
ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه عليه عن النّفر يجزيهم البقرة فقال امّا فى الهدى فلا
و امّا فى الاضحى فنعم)
و در صحيح منقولست از
حلبى كه گفت سؤال كردم از حضرت امام
نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 285