responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی    جلد : 1  صفحه : 283

اعتقادى به آن سخن نداشته باشند و اگر اعتقادى نمى‌داشتند حكم به حرمت شير نمى‌گردند و ظاهرا اين غلط از نساخ باشد نه از صدوق و مؤيد حديث عمار است حديث صحيحى ديگر كه حضرت فرمودند كه چيزى كه وزغه در آنجا افتد از آن منتفع نمى‌توان شد.

[اگر گوسفندى يا چيزى كه در جثه مثل گوسفند باشد در چاه بميرد]

(و ان وقعت شاة و ما اشبهها فى بئر ينزح منها تسعة إلى عشر دلاء)

و اگر گوسفندى يا چيزى كه در جثه مثل گوسفند باشد در چاه بميرد نه دلو مى‌كشند تا ده دلو و اين روايت موثق اسحاق ابن عمار است از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه اما روايت تسع او عشر است و تغيير او به الى در سه جا واقع شد و ظاهرا از نساخ باشد و اگر در آن چه گذشت توجيهى مى‌توانست كرد اما در اينجا توجيه نمى‌توان كرد و ممكن است كه مراد صدوق در هر سه جا اشاره باين باشد كه نهايت آن چه در اينجا در كار است دهست در اينجا و پنجاه است و چهل است در سابق و اللَّه تعالى يعلم.

[حكم وقوع سرگين در چاه‌]

(و قال الصّادق صلوات اللَّه عليه كانت فى المدينة بئر فى وسط مزبلة فكانت الرّيح تهبّ فتلقى فيها القذر و كان النّبيّ 6 يتوضّأ منها)

فرمودند كه در مدينه چاهى بود در ميان مزبله و آن محل انداختن سرگين حيوانات است پس بسيار بود كه باد مى‌آمد و از اين كثافتها در چاه مى‌ريخت و حضرت 6 از آنجا وضو مى‌ساختند و اين حديث دلالت ظاهرى دارد بر طهارت چاه و صريح نيست زيرا كه سرگين مطلقا نجس نيست مگر سرگين حيوانى كه گوشت او را نخورند و شايد كه چنين سرگينى در آنجا نبوده باشد بلكه ظاهر آنست كه سرگين را در ماكول اللحم اطلاق مى‌كنند مع هذا منقول است كه حضرت فرمود آنجا را پر كردند.

(و سأل محمّد بن مسلم ابا جعفر صلوات اللَّه عليه عن البئر يقع فيها الميتة فقال ان كان لها ريح نزح منها عشرون دلوا)

محمد بن مسلم‌

نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی    جلد : 1  صفحه : 283
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست