پسرش يزيد در جايش بر اريكه سلطنت تكيه داد، و اين حسين بن على 8 است كه پرچم مخالفت بر افراشته و از دست طاغيان بنى اميه به مكه مهاجرت كرد و شما از شيعيان او و پدرش مى‌باشيد و او امروز به يارى شما محتاج است، بنگريد اگر ياور او و مجاهد در ركابش در برابر دشمنش مى‌باشيد. برايش بنويسيد، و اگر از سستى و پراكندگى وحشت داريد او را گرفتار فريب و غرور خود نكنيد.

نامه زير را به حضرت نوشته و ارسال داشتند:

[نامه كوفيان به حسين بن على 8‌]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به پيشگاه حسين بن على امير المؤمنين 8، از سليمان بن صرد خزاعى و مسيّب بن نجبة[1] و رفاعة بن شدّاد[2] و حبيب بن مظاهر[3] و عبد اللَّه بن‌

[1]- او مسيّب بن نجبة بن ربيعة بن رياح الفزارى، تابعى، رئيس قومش بوده، در جنگ قادسيه و فتوحات عراق حضور داشته و در جنگهاى على 7 نيز حضور داشت، ساكن كوفه شد و از توابين و خونخواهان حسين بوده، با سليمان بن صرد در سال 65 به شهادت رسيد، او مردى شجاع و متعبّد و متهجّد و عابد بود.

الكامل في التاريخ 4/ 68- 71، الاصابة شماره 8424، الاعلام 7/ 225- 226.

[2]- رفاعة بن شدّاد البجليّ، قارى، از شجاعان پيشتاز اهل كوفه از شيعيان على 7 شهادت 66 ه. الكامل في التاريخ حوادث سال 66 ه. الاعلام 3/ 29.

[3]- حبيب بن مظاهر- يا مظهّر يا مطهّر بن رئاب بن اشتر بن حجوان الأسدى الكندىّ فقعسى، تابعى از سرهنگان شجاع است، در كوفه نزول كرد، در تمام جنگهاى على 7 در خدمت او بوده و از شرطة الخميس، در كربلا فرمانده ميسره لشكر حسين 7 بود و عمرش 75 سال بود، تلاش كرد تا از بنى اسد ياورانى بياورد و پيش از پيوستن آنان به لشكر حسين دشمن حائل شد و نرسيدند، و در نزد حسين معظّم و گرامى بود، در جوامع كوفه شخصيتى بارز داشت و بعد از شهادتش حسين 7 به خود تسليت گفت. قاتلش بديل بن حريم الغفقانى بود.

تاريخ طبرى 5/ 352- 440، رجال الشيخ: 72، تسمية من قتل مع الحسين: 152، لسان الميزان 2/ 173، الكامل في التاريخ، حوادث سال 61، الاعلام 2/ 166، انصار الحسين: 81- 82.