نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 170
امير المؤمنين 7 است كه سخن مىگويد، آن زن اشارتى
به مردم كرد و فرمود:
خاموش باشيد، نفسهاى
مردم در سينهها حبس و جرسها از صدا افتادند، بعد فرمود:
حمد و ستايش مر خداى
راست و درود بر جدّم محمّد و آل اخيار و طيبين او.
امّا بعد. اى اهل كوفه!
اى اهل نيرنگ و بىوفائى! آيا مىگرييد؟! هرگز اشك شما پايان نپذيرفته نالهتان
فرو ننشيند، همانا مثل شما مثل آن زنى است كه تافته خود را واتابيده، كه همواره
سوگندهايتان را وسيله درآمد بين خود قرار مىدهيد.
آيا در شما جز چاپلوسى و
آلودگى به تباهى، و ارتجاع و كينهتوزى، و تملّقى چون تملّق كنيزان، و رنج و درد
دشمنان است؟! يا در ميان شما چراگاهى به گستره يك خرابه يا قطعه نقرهاى كه در لحد
گورى نهفته مىباشيد؟ چه چيز بدى نفس شما از پيش فرستاده كه خشم خدا را بر شما
فرود آورده و جاودانه در عذاب خواهيد بود.
آيا مىگرييد و ناله از
جگر برمىآوريد؟! آرى به خدا كه بايد بسيار بگرييد و كم بخنديد، حقا كه همه عار و
ننگها را با خود برديد (براى خود جمع كرديد) كه هرگز تكّههاى اين عار و ننگ را
شستشو نتوانيد داد، چگونه مىتوانيد خونزاده خاتم نبوّت و معدن رسالت و سيّد
جوانان بهشت، و پناه نيكان، و فريادرس محرومان، و منار حجت بر شما و جريان بخش
سنّت خود را بشوييد.
چه گناه سنگينى را به
دوش گرفتيد، دورى و تباهى از آن شما باد، تلاش شما زيانبار، دستهايتان بريده، و
كالايتان قرين خسران باد، به خشم خدا بازگشت نموده، و داغ ذلّت و بيچارگى بر شما
نهاده شد.
واى بر شما اى كوفيان،
آيا مىدانيد كه چه جگرى از رسول اللَّه را پاره پاره كرديد؟
و چه زنان گرامى از
پيامبر را از پرده بيرون كشيديد، و چه خونى از پيامبر را ريخته، و چه حرمت او را
دريديد؟! حقّا كه چه بلاها و سختى سياه و ناگوارى را دامن زديد! در روايتى آمده:
به زشتى و حماقتى به پهناى برجستگيهاى زمين و آسمان روى آورديد. آيا به شگفت آمديد
از اين كه آسمان خون باريد، و هر آينه عذاب آخرت خواركنندهتر است و شما يارى
نمىشويد، اين مهلت (اندك) را خفيف مىپنداريد،
نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 170