نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 132
سپر آن تير قرار مىداد، و هر شمشيرى كه به طرف حسين 7 كشيده مىشد، قلب و جانش را در برابر آن قرار مىداد، آن چنان خود را سپر
دفاعى جان عزيز حسين 7 قرار داده بود، كه نمىگذاشت آسيبى به آن حضرت
برسد، تا اينكه پيكرش پر از زخم شد، در اين هنگام به امام حسين 7 رو
كرد و (عاشقانه) گفت: «يا بن رسول اللَّه اوفيت؟: اى پسر رسول خدا آيا به عهد خود
وفا كردم؟» امام حسين 7 فرمود:
نعم انت امامى في
الجنّة، فأقرئ رسول اللَّه عنّى السّلام، و اعلمه انّى في الاثر
، آرى تو جلوتر از من در
بهشت هستى، سلام مرا به رسول خدا 6 برسان، و به آن حضرت
عرض كن كه من نيز به دنبال تو خواهم آمد.
او آنقدر با دشمن جنگيد تا
به شهادت رسيد، رضوان خدا بر او باد.
جانبازى و شهادت جون
غلام ابو ذر
جون غلام سياه چهره از
غلامان آزادشده ابو ذر غفارى، در كنار سپاه امام حسين 7 بود، امام 7 به او فرمود: «به تو اجازه دادم كه از اينجا بروى، تو براى كسب عافيت و
سلامتى همراه ما بودى، اينك كه وضع چنين است، خود را در راه ما گرفتار نكن.» جون
گفت: «اى پسر رسول خدا 6 آيا من هنگام خوشى و رفاه،
كاسه ليس شما باشم، و هنگام سختى و فشار، شما را به خودتان واگذارم؟ سوگند به خدا
بدنم بدبو است، سرشت و اصالت خانوادگيم پست است، و چهرهام سياه مىباشد، بهشت را
برايم ارزانى دار، تا بوى بدنم بوى خوش گردد، و سرشت و شخصيّتم
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 132