شوق است چه آتش و نصيحت چون باد
وان آتش از اين باد فزون گشت و نمرد
خوابيدن به جاى رسول خدا 6 737- با جان خود، وجود نازنينى را كه بهترين رهروان، برترين طوافكنندگان خانه خدا و حجر الأسود است حفظ كردم.
738- پيامبر خداى موجودات را حفظ كردم. در آن هنگام كه در فكر قتل آن حضرت بودند و خداى نيرومند كريم، وى را نجات داد،
739- به جاى آن حضرت خوابيدم و منتظر بودم ببينم چه وقت ريزريزم مىكنند. من خودم را براى كشته شدن و اسير گرديدن آماده كرده بودم.
غير از تو نديد چشم من يار ديگر
جز عشق رخت نيست مرا كار ديگر
نام تو برم كه جان خود تازه كنم
تا پيش رخت فدا شود بار ديگر
توضيح: شعرها اشاره به ليلة المبيت است كه مردم مكه تصميم به قتل محمّد 6 داشتند و امام على 7 در جاى حضرت خوابيد و حضرت رسول 6 شبانه بطرف مدينه فرار كرد.
740- رسول خدا 6 شب را با سلامتى تحت حمايت و لطف خدا در غار نگاهدارى شد.
741- رسول خدا 6 سه شب در آن غار ماند سپس مهار شترهاى مادة كه از روى سنگريزهها هركجا مىخواستند پرواز مىكردند گرفته شد (و حضرت حركت كرد.)[1]
[1]- رسول خدا6 قرار گذاشته بود كه شتربانى پس از سه روز در غار ماندن بيايد و وى را حركت دهد. شتردار آمد و حضرت را حركت داد.