نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 89
اللّهم، اين قراردادى است بين محمّد رسول خدا- 6- و قريش».
سهيل بن عمرو كه نماينده
قريش بود گفت: اين گونه ننويس، چون اگر ما او را به پيامبرى قبول داشتيم با او جنگ
نمىكرديم! گفتم: «على رغم ميل تو، او رسول خداست».
پيامبر به من فرمود: «هر
طور مىخواهد، بنويس. چنين قضيهاى بر سر تو نيز خواهد آمد».
على- 7-
مىفرمايد: وقتى بين من و اهل شام، صلحنامهاى نوشته مىشد، نوشتم: «بِسْمِ
اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، اين قرار دادى است بين على امير المؤمنين و
معاوية بن ابى سفيان».
معاويه و عمرو عاص
گفتند: اگر ما قبول داشتيم كه تو امير مؤمنان هستى، با تو جنگ نمىكرديم.
(1) 144- شيبة بن عثمان
مىگويد: كسى مبغوضتر از محمّد- 6- نزد من نبود! چون هشت
نفر از پرچمداران ما را كشته بود. وقتى كه مكّه توسط وى فتح شد، از كشتن او مأيوس
شدم. و به خودم گفتم تمام عرب به دين او وارد شدند، من چگونه مىتوانم از او انتقام
بگيرم؟
وقتى كه قبيله هوازن در
حنين جمع شدند و حضرت با مسلمانان به طرف آنها حركت كرد. تصميم گرفتم كه آن حضرت
را در گرما گرم جنگ به قتل برسانم. تا اينكه منتظر فرصتى بودم. دشمن هجوم آورد.
مسلمانان فرار كردند. محمّد- 6- با چند تن ايستادگى كردند.
از پشت رفتم و شمشيرم را بلند كردم!