responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 810

دشمنان خدا بردارى. سپس در حالى كه جبرئيل از طرف راستش و ميكائيل از طرف چپ او و حضرت شعيب بن صالح در پيش روى او هستند، خارج مى‌شود و قيام مى‌كند (ان شاء اللَّه تعالى).

(1) همانا خداوند متعال بر من دوازده صحيفه همراه با دوازده انگشتر (مهر) نازل فرمود، پس عمل هر امامى بر خاتم و وصف هر يك در صحيفه‌اش مى‌باشد. و از عبد اللَّه بن بشّار؛ همشير امام حسين- 7- شعرى روايت شده است و آن شعر اين است:

اذا كملت احدى و ستين حجّة

الى التسع من بعدهنّ ضرائح‌

و قام بنو ليث بنصر ابن احمد

يهزّون اطراف القنا و الصفائح‌

تعرفهم شعث النواصى يقودها

من المنزل الاقصى شعيب بن صالح‌

و حدثنى ذا اعلم الناس كلّهم‌

ابو حسن اهل التقى و المدائح‌

يعنى: «وقتى كه سال 61 هجرى تمام شد و قبر پنج تن از آنها كامل شد، بنى ليث، به يارى پسر احمد قيام كردند و نيزه‌ها و شمشيرهاى خود را جنباندند.

نشانه آنها اين بود كه در جلو سر خود، مو داشتند و از منزل دور بودند. فرمانده آنان شعيب بن صالح بود. به من گفتند: داناترين مردم «ابو الحسن» است كه اهل تقوا و اهل ستايشها است».

ابن بابويه در كتاب نبوّت از سهل بن سعيد روايت كرده است كه گفت: هشام بن عبد الملك مرا براى حفر چاهى در زمين خودمان فرستاد، پس به اندازه دويست قامت حفر نموديم كه ناگاه جمجمه‌اى پديد آمد، اطراف آن را كنديم در آنجا مردى بر روى صخره‌اى ايستاده بود، لباس سفيد بر تن داشت و دست راستش بر روى سرش بر جايى كه ضربتى به آن وارد آمده بود، قرار داشت، وقتى كه دستش را از روى سرش برداشتيم، خون جارى شد و هنگامى كه مجددا دست را به جاى اوّل بر گردانديم زخم پوشيده شد، آن وقت در لباس او نوشته‌اى يافتيم به اين مضمون: من شعيب بن صالح، فرستاده شعيب- 7- پيامبر خدا به قومش هستم، آنان مرا مضروب ساخته، در اين چاه انداختند و بر روى من خاك ريختند.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 810
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست