responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 800

مردگان در قبرهايشان به ديدار يك ديگر رفته و همديگر را به قيام قائم- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف- بشارت مى‌دهند.

(1) و فرمود: پسر هند جگرخوار (سفيانى) از بيابان يابس (خشكى) بيرون مى‌آيد، او مردى متوسط القامه، صورتش وحشتناك و سرش ضخيم و آبله‌رو است. اگر او را ببينى خيال مى‌كنى كه يك چشمى است. اسمش عثمان و پدرش عنبسه و او از اولاد ابو سفيان است. او خروج مى‌كند و به زمين آرام مى‌آيد[1] و بر منبر آن مى‌نشيند[2].

و فرمود: هنگامى كه در شام دو نيزه (دو نفر مدعى حكومت) رو در رو و به جان هم افتادند، آن علامتى از علائم الهى است.

سؤال شد بعد از آن چه مى‌شود؟ فرمود: چنان اضطراب و شورشى در شام واقع مى‌شود كه در آن صد هزار نفر به هلاكت مى‌رسند و اين را خداوند، رحمت براى مؤمنان و كيفرى براى بى‌دينان قرار مى‌دهد. وقتى آن روز فرا رسيد، خواهيد ديد كه سواران (ترك) با اسبهاى «براذين» با نيروى كافى و پرچمهاى زرد از سمت مغرب مى‌آيند تا به شام مى‌رسند. وقتى اين چنين شد، منتظر باشيد كه در يكى از دهات شام به نام «حرستا» به زمين فرو مى‌رود و چون اين نيز عملى شد، منتظر آمدن فرزند هند جگرخوار (سفيانى) باشيد كه از يابس (بيابان خشك) بيرون خواهد آمد[3].

و فرمود: بر شما آشوبهاى تاريك و روزگار مبهم، سايه مى‌افكند و آن را در پيش داريد كه جز «نومه» كسى از آن ماجرا نجات نمى‌يابد.

عرض كردند: «نومه» كيست؟


[1] علامه مجلسى مى‌گويد: زمين آرام( ارض ذات قرار) كوفه يا نجف است؛ چنانچه در اخبار، به اين دو شهر تفسير شده است.

[2] بحار: 52/ 205، حديث 36.

[3] بحار: 52/ 216، حديث 73. كتاب غيبت شيخ طوسى: ص 277.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 800
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست