نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 784
درخواست دعا و اجابت آن
(1) 47- از ابن بابويه،
از پدرش، از سعد بن عبد اللَّه از ابو حامد مراغى و او از محمّد بن شاذان بن نعيم
روايت شده است كه گفت: مردى از اهالى بلخ مالى را همراه با كاغذى كه در آن چيزى
نوشته نشده بود و فقط انگشتش را مانند نوشتن روى كاغذ چرخانده بود به سامرّا ارسال
كرد و به حامل پيام گفت: اين مال را با خود ببر و هر كس كه ماجرا را به تو خبر دهد
و جواب كاغذ را داد، اين مال را به او تسليم كن.
آن مرد به سامرّا نزد
جعفر رفته و مطلب را با او بازگو كرد. جعفر (وكيل امام- 7-) به او گفت:
آيا «بداء» را قبول دارى.
آن مرد گفت: آرى.
جعفر گفت: دوستت اكنون
تغيير رأى داده و به تو امر مىكند كه مال را به من عطا كنى.
آن مرد گفت: اين جواب
مرا قانع نمىسازد، پس از نزد او بيرون رفته و بين اصحاب ما دور مىزد كه نوشتهاى
به اين شرح براى او بيرون آمد: اين مالى است كه ديگران به سبب آن گول خوردند [آن
مال روى صندوق بود] دزدها وارد خانه شده و آنچه داخل صندوق بود بردند ولى مال سالم
مانده (و آن را نديدند) و رقعه هم در حالى كه اين عبارت روى آن نوشته شده بود، به
او بازگشت: «همان طور كه چرخاندى (انگشت را و خواستهات را بدون نقش بر روى كاغذ
نوشتى) خواسته بودى دعا كنم كه خداوند برايت انجام دهد و انجام داد»[1].
زيارت سامرّا
(2) 48- سعد بن عبد
اللَّه مىگويد: على بن محمّد شمشاطى به من گفت: براى زيارت به سامرّا رفتم و در
مسجد بودم كه پسربچهاى بر من وارد شد و گفت: برخيز!
[1] كمال الدين: 2/ 488، حديث 11. دلائل الامامه
طبرى: ص 287. بحار: 51/ 327، حديث 50.
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 784