نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 78
نيافتم. قضيه را براى پيامبر نقل كردم. حضرت فرمود: «با هم
برويم». رفتيم و جز يك بز چيزى نيافتيم. رسول خدا- 6- به
صاحب آن گوسفند فرمود:
«بز را نزديكتر بياور».
آن مرد گفت: اين بز
شيرده نيست.
حضرت باز هم فرمود:
«نزديكتر بياور».
بز را نزد پيامبر آورد.
حضرت دستش را به روى پستان آن كشيد و پستان حيوان بر آمد و پر از شير شد. آنگاه
ظرفى را خواست و آن را پر كرد و به صاحب بز داد و فرمود: «بخور».
مرد، شير را خورد.
پيامبر دوباره پر كرد و به من داد. بعد ظرف را پر كرد و خودش خورد[1].
بهترين اوصيا
(1) 127- انس مىگويد:
پيامبر [به در اشاره كرد] فرمود: «از اين در، بهترين اوصيا و نزديكترين مردم به
پيامبران، وارد مىشود».
بعد از لحظهاى على-
7- وارد شد. پيامبر- 6- على- 7- را
دعا كرد و فرمود: «خدايا! گرما و سرما را از او ببر».
بعد از آن على- 7- در برابر سرما و گرما بسيار مقاوم بود و در زمستان با يك پيراهن بيرون
مىرفت[2].
پيامبر 6 و دعوت قيس
بن عرنه به مدينه
(2) 128- رسول خدا- 6- به قيس بن عرنه بجلى نوشت كه به مدينه بيايد. او نيز با خويلد
بن حارث كلبى روانه شد، وقتى كه به نزديكى مدينه رسيدند، خويلد از ورود به مدينه،
بيم داشت. قيس به او گفت: بالاى تپهاى باش،