نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 743
اظهار ارادت سيف بن ذى يزن به پيامبر اكرم 6
(1) 6- ابن عباس
مىگويد: وقتى كه سيف بن ذى يزن بر حبشيان پيروزى يافت و اين دو سال بعد از تولد
پيامبر اكرم بود. گروههاى عرب براى تبريك نزد سيف رفتند. عبد المطلب با عدّهاى از
قريش رفت و گفت: ما گروه تبريك و تهنيت هستيم نه گروه مصيبت.
سيف پرسيد: تو از كدام
آنان هستى؟
عبد المطلب گفت: من عبد
المطلب بن هاشم هستم.
سيف گفت: پسر خواهرمان.
عبد المطلب گفت: آرى،
آنگاه عبد المطلب نزديكش بود و به حاضران رو كرد و گفت: پادشاه قرابت شما را دانست
و هر مدت بمانيد احترام داريد و اگر بر گشتيد هديه و عطا داده خواهيد شد، اكنون به
سوى محل مهمانان برخيزيد.
پادشاه، پنهانى به عبد
المطلب گفت: از اسرار علم خود چيزى به شما مىگويم كه نزد تو مخفى باشد تا اينكه
خداوند در آن اذن دهد. من در كتاب مكنون و علم مخزون، خبر عظيم و بزرگى يافتم كه
براى عموم مردم در آن خير و شرافت است، على الخصوص براى گروه شما.
عبد المطلب گفت: اى
پادشاه! مانند تو چه چيزى را مخفى نگه مىدارد پس آن چيست؟
پادشاه گفت: در تهامه
پسرى متولد مىشود كه ميان دو شانهاش مهرى است و او جلودار است و فرزندان تو تا
روز قيامت رعايت او را مىنمايند اين زمانى است كه بايد او متولد شود و نامش
«محمّد» مىباشد و پدر و مادرش مىميرند و جدّ و عمويش از وى نگهدارى مىكنند.
پنهانى متولد مىشود و خداوند او را آشكارا بر مىانگيزد و براى او از ما يارانى
قرار مىدهد. و توسط او اوليائش را كمك مىكند و دشمنانش را ذليل مىگرداند و بتان
را مىشكند و آتشكدهها خاموش مىشوند و خداوند پرستش مىشود و شيطان طرد مىگردد
و سخنش فصل دهنده حق و باطل
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 743