responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 742

مى‌گستردند كه جز او كسى به خاطر احترام او در آنجا نمى‌نشست و پسرانش در كنار او مى‌نشستند تا اينكه «عبد المطلب» بيرون مى‌آمد. رسول خدا- 6- پسر بچه‌اى بود كه مى‌آمد و بر بساط جدش مى‌نشست. عموهايش ناراحت مى‌شدند و او را مى‌گرفتند تا كنار بكشند، ولى وقتى عبد المطلب اين را مى‌ديد به آنان مى‌گفت: رهايش كنيد! به خدا سوگند او شأن و مقامى دارد. و من مى‌بينم روزى را كه او بر شما سرورى كند. آنگاه او را در بغل مى‌گرفت و با خودش مى‌نشاند. و چون عبد اللَّه و ابو طالب از يك مادر بودند، رو به ابو طالب مى‌كرد و مى‌گفت: اين پسر مقام و شأن بزرگى دارد، او را حفظ كن و از وى حمايت نما، چون تنهاست و مانند مادر براى او باش تا چيزى كه او را ناراحت مى‌كند، به او نرسد. آنگاه او را بر شانه خويش مى‌گذاشت و هفت دور طواف مى‌كرد.

(1) بعد مادرش پيامبر را نزد دائيهايش از بنى نجّار برد و در «ابواء»، ميان مكه و مدينه وفات نمود و در آنجا دفن گرديد و چون پيامبر بدون پدر و مادر شده بود، عبد المطلب بيشتر به او محبت مى‌كرد و در حفظش مى‌كوشيد. و هنگامى كه اجل «عبد المطلب» فرا رسيد و محمّد- 6- بر سينه او بود و او جان مى‌داد و مى‌گريست، رو به ابو طالب كرد و گفت: اى ابو طالب! بنگر تا حامى و حافظ اين بچه‌اى كه بوى پدر را نچشيده و مهر مادر را نديده، باشى.

اى ابو طالب! وقتى كه روزگار او را درك كردى بدان كه من داناترين مردم و بيناترين مردم به او هستم. اگر توانستى از او پيروى كن و او را با زبان و دست و مال خود يارى نما، زيرا او بر شما سرورى خواهد كرد و حكومتى خواهد يافت كه هيچ يك از پدرانم نيافتند. آيا وصيّتم را قبول كردى؟

ابو طالب گفت: آرى قبول كردم و خداوند را بر آن شاهد مى‌گيرم. عبد المطلب گفت: پس دستت را دراز كن. ابو طالب دست خويش را به او داد. عبد المطلب دستش را به دست پسر زد و آنگاه گفت: اكنون مرگ براى من آسان شد. و پيوسته پيامبر را مى‌بوسيد و آرزو مى‌كرد كه باقى مى‌ماند و زمان او را درك مى‌كرد.

عبد المطلب از دنيا رخت بر بست و ابو طالب پيامبر اكرم را به خانواده خود، ضميمه نمود.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 742
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست