نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 694
اين از غفلتهاى قبيحى است كه آن مردم از آن، خود را تنزيه
مىكنند ولى خداوند آنان را به آن توصيف مىنمايد.
و كسى كه موافق اعجاز
قرآن است اين اعتراض را وارد نمىكند، بلكه كسى كه در دين با ما مخالف است و حجّت
او را حيران كرده عرب را به غفلت متهم مىكند و مىگويد: شايد آنان نمىدانستند كه
معارضه موفقتر و پر منفعتتر است و راه دليل درست و نزديك است؛ زيرا آنان صاحب
نظر و فكر نبودند و فصاحت كار آنان بود، از اين رو به جنگ روى آوردند.
وقتى كه اين اعتراض وارد
شود ما يك صدا به او جواب مىدهيم و مىگوييم:
اگر عربها اهل فكر
نبودند، ديوانه غافل نيز نبودند و معارضه با چيزى به مثل آن چيز، از هر حجّت و
دليلى و فعلى رساتر است. و ممكن نبود عرب باهوش از آنچه عامّه مردم به آن عمل
مىكردند رو برگرداند و جنگ هم مانع از معارضه نبود؛ زيرا در جنگها مىتوانستند به
جاى رجزخوانى، با قرآن معارضه كنند و اين براى آنان سودمندتر بود و اين پاسخ كسى
است كه جنگ را مانع معارضه آنان دانسته است.
(1)
طعنههاى مخالفين بر
قرآن
(2) گفتهاند: در قرآن
تفاوت است مانند آيه لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ يَكُونُوا
خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَ[1]. كه در اينجا
تكرارى است بدون فايده؛ زيرا با گفتن «قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ» نيازى به «نِساءٌ مِنْ
نِساءٍ» نبود و «قوم»، «نساء» را هم شامل مىشود، وقتى مىگويند: «اينها قوم
فلان هستند»، هم مردان و هم زنان طايفه را شامل مىشود؟
پاسخ اينكه: «قوم» در
لغت معناى حقيقيش «مردان» هستند و به زنانى كه در ميان آنان مرد نيست «قوم» گفته
نمىشود. و مردان را به اين خاطر قوم گفتهاند كه آنان قائم به سختترين كارها
هستند و قائم مانند تاجر كه از «تجره» است و مسافر