responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 647

نما منتشر مى‌شود كه فرزند رضا- 7- اين گونه است و مردم ميان او و برادرش فرق نمى‌گذارند و هر كس او را به شرب خمر و زنا و قمار بشناسد، برادرش را هم به همانند آن كارها متهم مى‌كند. متوكل گفت: بنويسيد او را با اكرام بياورند.

هنگامى كه موسى به سامرّا آمد، امام على النقى- 7- نزد برادرش آمد و گفت: متوكل تو را احضار كرده است تا آبرويت را بريزد، وقتى نزد او رفتى نبايد بگويى كه اصلا شراب خورده‌اى. اى برادر! از خدا بترس كه حرامى را مرتكب شوى.

هر چه امام- 7- اصرار كرد، موسى نپذيرفت و خواست خلاف فرمايش امام را انجام دهد، حضرت دعا كرد و فرمود: هيچ وقت تو و متوكل در يك جا جمع نمى‌شويد.

بعد از آن موسى به در كاخ متوكل آمد، سه سال پى در پى هر روز مى‌آمد ولى به او اجازه ورود نمى‌دادند يك بار مى‌گفتند: او مشغول است، دفعه ديگر مى‌گفتند: دوا خورده است تا اينكه متوكل به قتل رسيد[1].

تسليم بودن درندگان، در برابر اولياى خداوند

(1) از امام صادق- 7- روايت شده است كه «دانيال» پيامبر در زمان پادشاه ستمكارى زندگى مى‌كرد كه دانيال را گرفت و در چاهى انداخت و چند حيوان درنده را نيز نزد او انداخت تا او را بدرند و بخورند، ولى آن درندگان به او نزديك نشدند و آنگاه خداوند به يكى از پيامبرانش وحى فرستاد كه براى دانيال طعام بياورد. آن پيامبر پرسيد: بار پروردگارا! دانيال كجاست؟

خداوند متعال فرمود: وقتى كه از آبادى خود خارج شدى با شترى روبرو خواهى شد و تو را به جاى او راهنمايى مى‌كند. آن پيامبر بيرون آمد تا اينكه آن شتر


[1] اصول كافى: 1/ 502، حديث 8.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 647
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست