responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 638

«ساره» را ديد، دستش را به سوى او دراز كرد، حضرت ابراهيم گفت: خدايا دستش را بگير كه دستان او شل گرديد.

(1) پادشاه گفت: دعا كن خدا دستم را به حالت اوّل برگرداند. ابراهيم- 7- دعا كرد و دست او خوب شد. دوباره خواست دستش را به سوى او دراز كند، باز حضرت ابراهيم دعا كرد و دست او شل شد. اما باز از ابراهيم- 7- خواست تا دعايش كند. حضرت ابراهيم گفت: به شرطى دعا مى‌كنم كه ديگر دستت را به سوى او دراز نكنى.

پادشاه گفت: ديگر چنين كارى نخواهم كرد. ابراهيم- 7- دعا نمود و مجددا دست او بهبودى يافت.

پادشاه گفت: من كنيز صالحه و باكره‌اى دارم كه شما به آن سزاواريد پس «هاجر» را آورد و به «ساره» بخشيد.

و مانند اين كار براى امام حسين- 7- با فرعون اين امت رخ داد؛ چون او دستش را دراز كرد تا بر صورت امام حسين- 7- بزند كه دستش خشك گرديد از امام حسين- 7- خواست دعا كند تا دستش سالم گردد، حضرت دعا كرد و دستش خوب شد، ولى مانند پادشاه قبط عذرخواهى نكرد.

و هنگامى كه ابراهيم- على نبيّنا و 7- اسماعيل- 7- و مادرش را به اذن خدا در صحراى مكّه پشت سر نهاد، اسماعيل تشنه شد و در بيابان مكّه روى زمين آبى جارى نبود، مادرش به جستجوى آب رفت ولى پيدا نكرد. پس آن كودك با پايش به زمين كوفت و آب زمزم از آن جوشيد.

و آنگاه كه عيسى بن مريم- 7- متولد شد خداوند براى او چشمه‌اى را جوشاند. و خداوند براى رسول خدا- 6- و امامان از خاندانش، در هر زمانى همان گونه آب از زمين جوشانده است.

از امام باقر- 7- روايت شده است كه ذو القرنين بنده صالح خداوند بود، از خداوند نصيحت خواست، خداوند هم او را نصيحت كرد و ابرها را براى او مسخر نمود و زمين برايش پيچيده شد و روشنايى گسترده گرديد و در شب مانند روز

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 638
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست