responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 635

مقدارى از آن را پخته و مقدارى هم كباب تهيّه كن شايد پيامبر خدا- 6- امشب به خانه ما تشريف بياورد و نزد ما افطار كند. اين را گفت و به سوى مسجد روان شد. آن مرد دو كودك داشت كه وقتى پدرشان بزغاله را مى‌كشت آنان مشاهده مى‌كردند. يكى از آن دو به ديگرى گفت: به نزد من بيا تا سر تو را ببرم، بعد چاقو را گرفته و او را سر بريد. وقتى مادرشان آنها را به آن حالت ديد شيون و فرياد كرد، آن بچه (كه برادرش را كشته بود) از ترس گريخت و از بالاى غرفه به زمين افتاد و مرد. مادرشان آن دو را پنهان كرده و غذا را پخت و آماده كرد.

وقتى پيامبر اكرم- 6- به خانه آن مرد انصارى آمدند، جبرئيل- 7- نازل شد و گفت: اى رسول خدا! از او بخواه بچه‌هايش را فراخواند.

حضرت آنان را طلبيد و پدر آن دو كودك رفت و سراغ آنان را گرفت، مادرشان گفت: الان حاضر نيستند، مرد انصارى نزد پيامبر برگشت و غائب بودنشان را به پيامبر خبر داد. حضرت فرمود: حتما بايد آن دو حاضر شوند. آن مرد دوباره برگشت و زن جريان را به او گفت: جنازه بچه‌ها را مقابل حضرت آوردند، پيامبر- 6- دعا كرد و آنگاه هر دو كودك زنده شدند و سالها عمر كردند.

(1)

نمونه‌اى از معجزات پيامبران‌

(2) روزگارى در بين قوم بسيار زيادى، پيامبرى بود كه مردم را به ايمان به خدا دعوت مى‌كرد، ولى آنان ايمان نمى‌آوردند تا اينكه روزى كه عيدشان بود، پيامبرشان نزد آنان رفت و گفت: دست از اين كارها برداريد و به سوى خداوند توبه كنيد. قومش گفتند: اگر از خدا بخواهى كه از چوب خشك، ميوه‌اى را به رنگ لباسهاى ما- لباسهايشان به رنگ زرد بود- حاصل كند، در اين صورت ما به تو ايمان مى‌آوريم. يك چوب خشكى آنجا بود، از خداوند درخواست نمود، ناگهان آن چوب خشك تبديل به درختى گرديد، بعد برگ داد و ميوه زردآلو آورد. عده‌اى از آنان به او ايمان آوردند، و دسته‌اى به ظاهر ايمان آوردند در حالى كه منافق بودند.

آنگاه هر زردآلويى كه مؤمنى آن را مى‌خورد، هسته‌اش شيرين بود و هر زردآلويى‌

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 635
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست