نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 601
امّا «زهد» رسول خدا- 6-: با اينكه از
انتهاى يمن تا جنگلهاى عمان و تمامى حجاز تا اطراف عراق را مالك و تحت سيطره داشت،
ولى هنگامى كه وفات كرد بدهكار بود و سپر او در گرو غذاى خانوادهاش بود، هيچ درهم
و دينارى به ارث نگذاشت و قصرى بنا نكرد و هيچ نخلى را براى خويش نكاشت و نهرى
نشكافت.
(1) و امّا «شجاعت» او:
با اينكه در زمان جاهليت سواركارانى چون عامر بن طفيل، و عتبة بن حارث بن شهاب كه
شكارچى سواركاران بود و بسطام بن قيس بودند كه هر يك از آنان تاخت و تازى داشتند،
ولى او هيچ وقت به آن دلاوران پشت نكرد و نگريخت، حتى اگر او را احاطه كرده بودند
و ضربه او به دشمنان اگر چه با سر تازيانه، چون آتش سوزان بود.
و او زاهدترين مردم بود،
عبا مىپوشيد و با فقرا و تهيدستان مىنشست و به هنگام خواب دست خود را زير سرش
مىگذاشت و پس از خوردن غذا انگشتان خود را مىمكيد و هيچ وقت در حالت تكيه دادن،
چيزى نمىخورد بلكه همچون بندگان مىنشست و هيچ گاه ديده نشد كه حضرت لبخند كامل
بزند.
نسبت به كودكان،
مهربانترين مردم بود و باحياتر از دوشيزگان در سراپرده بود، خوار نمىشد و تكبر
نمىكرد و اگر كسى از او چيزى درخواست مىكرد «نه» نمىگفت.
حوايج و نيازهاى بيوه
زنان، يتيمان و تهيدستان را هميشه برآورده مىكرد، خوب و زيبا را تحسين مىنمود و
مىپسنديد و بد و زشت را تقبيح و تضعيف مىنموده است. به تنهايى غذا نمىخورد و
غلامش را نمىزد و بندهاش با او غذا مىخورد. و اگر بنده از آسياب كردن (گندم)
خسته مىشد به او كمك مىكرد.
خودش گوسفند را مىدوشيد
و به شتر علف مىداد و منزل را جاروب مىكرد و كفش و لباسش را وصله مىزد. و اين
مطالب، گوشهاى از اخلاق خارق العاده پيامبر اكرم- 6- است؛ اخلاقى
كه هميشه بر يك منوال بود و هرگز تغيير نكرد.
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 601