نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 55
آرزويت در مورد اسماعيل جامه عمل پوشيد. و من او را مبارك
مىكنم و جاى او را مكان امن قرار مىدهم و او را بزرگ مىگردانم» منظور از اين
سخن، ظهور حضرت محمّد- 6- است.
(1) و همچنين نوشته شده:
«اما پسر كنيز (يعنى اسماعيل) او را جدا و جدا مبارك گرداندم و از او دوازده نفر
بزرگوار متولد مىشوند. و هر يك از آنها را امّتى بزرگ مىكنم».
در تورات آمده است:
«فرشته بر حضرت هاجر- مادر اسماعيل- فرود آمد در حالى كه او بر ساره غضبناك بود و
مىگرييد، به هاجر گفت: برگرد و به بانويت خدمت كن و بدان كه پسرى به دنيا مىآورى
كه در بين ملتها مقامش بزرگ باشد و دستش بالاى دستها باشد». و اين شخص كسى جز
پيامبر اسلام نبود[1].
و همچنين در تورات
فرمود: «هنگامى كه ابراهيم هاجر و اسماعيل را خارج كرد تا به بيابان مكّه ببرد، در
بين راه، آب آشاميدنى آنها تمام گرديد و تشنه شدند، فرشته بر آنها نازل شد و به
هاجر گفت: بچّه را سست نگير، دستهايت را محكم كن؛ چون مىخواهم او براى كار بزرگى
زنده باشد».
توضيح: اگر بگويند در
اينجا بشارت به سلطنت داده نه نبوّت. جوابش اين است كه سلطنت دو نوع است؛ سلطنت كفر
و سلطنت هدايت و ايمان. و ممكن نيست خدا ابراهيم و هاجر را به سلطنت كفر بشارت
دهد.
در تورات آمده است:
«اولى از كوه سينا ظهور مىكند و دومى از ساعير و سومى از كوه فاران».
سينا كوهى است كه حضرت
موسى در آنجا با خدا سخن گفت. و ساعير
[1] حضرت اسماعيل جدّ پيامبر اكرم بود و نسب آن
حضرت، به اسماعيل مىرسيد. و هاجر مىشود مادر بزرگ ايشان. و چون در ميان فرزندان
كسى داراى اين اوصاف جز پيامبر- 6- نبود، پس بايد همو باشد.
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 55